مقدمه
در ماههای اخیر و در دیدارهایی که رهبر معظم انقلاب با مردم و مسؤولان نظام داشتهاند، معظمله تأکید ویژهای بر لزوم صیانت از شور انقلابی، حفظ روحیه انقلابی، انقلابی عمل کردن و انقلابیگری داشتهاند. ایشان افزودند برای حفظ بقای نظام، انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن واجب است.
ایشان با اشاره به نقش و جایگاه بیبدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، مهمترین تهدید پیشروی این نهاد مهم در نظام اسلامی را «انقلابزدایی» دانسته و یادآور میشوند که اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند، باید حوزه علمیه «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف» قرار خواهد گرفت.
تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسأله حفظ هویت انقلاب را باید یکی از دغدغههای مهم رهبری دانست؛ بهعنوان نمونه معظمله در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال 87 بیان میفرمایند: آنچه مهم است این است که نظام جمهوری اسلامی یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که البته حفظ اینها لازم و واجب است اما کافی نیست. این ساخت حقوقی در حکم جسم است؛ و هویت حقیقی در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایدهای خواهد داشت و نه دوامی خواهد داشت. تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، بهتدریج و خیلی آرام حاصل میشود. توجه بعضیها به این، غالباً جلب نمیشود و این از وظایف حوزه های علمیه است که با حرکتی انقلابی همچون اوایل انقلاب همیشه در میدان بوده و با بصیرت خویش میدان را برای دشمنان خالی نکنند. که در این یادداشت سعی کردهایم به بسترها و دلایلی که باعث شده تا ایشان در برهه کنونی چنین تأکیدی را داشته، و انتظاراتی را که ایشان از حوزه های علمیه دارند، اشاراتی را داشته باشیم.
سابقه پژوهش
پیرامون مساله حوزه ی انقلابی مطالب مکتوب بسیار اندک در دسترس بود که فقط به فصلنامه تخصصی حبل المتین می توان اشاره کرد که در دو مقاله به موشکافی کلام مقام معظم رهبری پرداخته بود. ازکتب دیگر که اشاراتی کلی به این مساله داشت می توان به کتاب حوزه و روشن فکری که گروه نویسندگان دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام به تالیف درآوردند اشاره کرد که این کتاب به تفکرات قبل از انقلاب که منجر به تحول عظیم و زمینه سازی انقلاب اسلامی ایران شد، پرداخته است. و کتاب روحانیت و حوزه آقای علی صفایی می باشد که این کتاب نیز به مشکلات حوزه پرداخته است. که هیچ یک از اینان جوابگوی دغدغه های مقام معظم رهبری پیرامون انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن نمی باشد. از این رو این نوشتار به جمع بندی سخنرانی های معظم له پرداخته و منبع اصلی آن دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می باشد. تا جمع بندی این مطالب راهگشای طلاب و حوزه های علمیه در زمینه سازی بستر جامعه جهت ظهورحضرت حجت «عجل الله تعالی فرجه الشریف» باشد. ان شاء الله.
یکی از مهمترین راهبردهای نظام سلطه طی 37سال گذشته جهت مواجهه با ایران را باید تلاش برای «تغییر هویت انقلاب اسلامی» دانست که بخشی از آن در بعد «تخاصم با استکبار، یاری رساندن به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم» معنا پیدا میکند و یقیناً حذف گام به گام چنین مولفهای از گفتمان انقلاب اسلامی بهمعنای تن دادن به نظامی اسلامی است که خاصیت و مولفههای اساسی خود را از دست داده و چیزی جز پوسته آن باقی نمانده است.
چهره استکبار و سلطه
نظریهپردازان غربی، این طرح را حاوی تأثیرات چشمگیر و خیرهکنندهای بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران میدانند که میتواند کارکرد انقلاب ایران را طی سالهای آتی، به پایینترین درجه ممکن برساند بهگونهایکه میزان اثرگذاری ایران روی بسیاری از تحولات و رویدادهای منطقهای و فرامنطقهای در حد یک کشور دسته سوم قاره آفریقا تنزل پیدا کند؛ کشوری که نمیخواهد و بهتر بگوییم نخواهد توانست در مواجهه با کشورهای قدرتمند غرب و شرق تقابلی را صورت دهد و منافع و خواستههای بینالمللی خود را تنها در صورت موافقت مثبت ایالات متحده میتواند پیگیری نماید.
برشمردن برخی از اتفاقات و رویکردهای بحثبرانگیز دو سال اخیر در فضای سیاسی در ظاهر موضوعاتی ساده و پیش پا افتاده بوده که با تبیین برخی از وجوه پنهانی آن میتوان دریافت که جریانی تغییر «هویت انقلاب اسلامی» را همچنان یک اولویت برای خود میداند.
با مرور رفتارها و موضعگیری برخی از چهرهها و رسانهها میتوان این نکته کمتر دیده شده را بهخوبی مشاهده کرد که تلاشهای جدی صورت میگیرد تا جامعه ایرانی به باورهای خاصی برسد؛ باورهایی نظیر «میشود با کارگزاران غربی هم کنار آمد»، «اگر امتیازی به آمریکاییها داده شود آنها هم منطقی و اصولی امتیاز هموزنی را به طرف مقابل میدهند»، «اهل مذاکره و تعامل دوسویه و منطقی هستند» یا اینکه «مقامات ایالات متحدهآمریکا و همپیمانانشان آنچنان که تصور میکردیم، خونریز و جنگطلب و چپاولگر نیستند.»
البته تلاش برای تغییر باور و ذائقه مردم درباره غرب تنها به لفظ و سخنرانیهای جهتدار خلاصه نشده بلکه رفتارهای موازی و منطبق بر چنین هدفی هم صورت گرفت.
به بیان بهتر «تقلیل روحیه استکبارستیزی» و جایگزین کردن «تفکر سازشکارانه» بهجای آنرا باید یکی از خطوط مهم حرکت طیف مورد نظر برای تحریف اصول انقلاب اسلامی دانست، بهطوریکه طی سالهای اخیر چهرههای اصلی این جریان به شکلی هدفمند و فراگیر درتریبونهای مختلف تأکید کردهاند که اساساً مبارزه و رویارویی با استکبار جزو مبانی انقلاب اسلامی نبوده و پس از شکلگیری انقلاب و بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی در دستور کار حضرت امام قرار گرفته است.
در سوی دیگر، روزنامههای متعدد و پرشمار این طیف هم در مجموعه گزارشها و گفتوگوها از لزوم تعامل با آمریکا و متحدانش و اتخاذ رویکرد واپس گرایانه در مقابله با غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سخن بهمیان میآورند.
این جریان همچنین در ادامه به کمک رسانههای وابسته به خود تلاش کرده با بهکارگیری ابزارهای عملیات روانی، روحیه «انقلابیگری» را مساوی با تندروی و افراطیگری القا کند و نگرشهای مبتنی بر ایستادگی در مقابل نظام سلطه را تقبیح و ضد ارزش جا بیندازد. نکته دیگری که مورد توجه این جریان قرار دارد، این نکته است که آنها تلاش میکنند افکار عمومی داخلی به این نتیجه برسد که غرب به سردمداری آمریکاییها آنقدر هم ترسناک و خطرناک نیست که طی 36سال اخیر برای مردم جا انداختهایم! حال در چنین شرایطی یکی از دغدغه های اصلی مقام معظم رهبری حفظ هویت انقلاب و مقابله با تفکر انقلاب زدایی است.
«حفظ هویت انقلاب» دغدغه ثابت رهبر انقلاب
تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسأله حفظ هویت انقلاب را باید یکی از دغدغههای مهم رهبری درطیاین سال ها دانست؛ به طوری که یکی از موضوعات ثابت مطالبات ایشان می باشد؛ امروز گرچه انقلابمان هنوز مظلوم است، اما دیگر مهجور نیست ؛ فتنه ها و تحریم ها کماکان وجود دارد و روز به روز بر شدت آن ها هم البته با ترفندها و پیچیدگی های خاصی افزوده می شود، اما امروز افتخارمان این است که رهرویِ رهبری آزاده ای هستیم. که در برابر همه فشارها و ناجوانمردی های امروز دنیای سیاست، قامت راست کرده و فریاد برمی آورد:” من انقلابی ام”
حامیان و شیفتگان سینه چاک مکاتب و ایسم های شرق و غرب، شاید فکرش را هم نمی کردند نهالی که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در بهمن 1357 بر زمین ایران کاشت، به درخت تناور 36 ساله ای تبدیل شود. دشمنان خیلی سعی کردند، توطئه چیدند و فتنه برپا کردند تا انقلاب اسلامی ایران از مسیر اصلی خود منحرف شود، اما خواست خدا و همت مردمانِ بصیر این دیار بر این قرار گرفت که انقلاب اسلامی با حفظ هویت انقلابی و اسلامی اش زنده و پویا برجای بماند و در طول این سال ها به منبعی عظیم از الهام بخشی و تحرک آفرینی در کره خاکی بدل شود.
این عزت و آبرو را بی شک پس از عنایات الهی و الطاف ائمه اطهارعلیهم السلام به برکت خون های مطهر شهیدان خاصه میراث خمینی کبیر داریم؛ او که با اتکال بر قدرت لایزال الهی ، “نه شرقی و نه غربی” را یادمان داد و به ما باوراند که راه سعادت از “جمهوری اسلامی” می گذرد.
هر انقلابی برای استمرار پوینده اش، مردان خود را می خواهد؛ انقلاب اسلامی ایران که به طریق اولی چنین است. مردان انقلاب بر اساس آموزه های دینی و نیز غور و تفحص در کلام امام و رهبری دارای شاخصه هایی هستند که از آن جمله باید به قاطعیت، شهامت، عمل به تکلیف، عدالت خواهی و تلاش در مسیر حفظ ارزش ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی اشاره کرد.
اساساً سنت این زمانه چنان است که انجام کارهای بزرگ در قاموس انقلاب اسلامی و البته دفاع جانانه از ارزش ها و دستاوردهای آن، همواره مخالفان سرسختی دارد؛ خاصه آن جا که پای انقلاب و نظام و رهبری در میان باشد.
سرنوشت هر انقلابی بی گمان با رویش ها و ریزش هایی توأمان است؛ طبعاً عده ای به دنبال سهم خواهی و پیروی از هوا و هوس و دنیاگرایی می اُفتند و چه بسا صراحتاً در برابر اصل انقلاب می ایستند و از آن سو نباید نااُمید بود؛ چرا که رویش های انقلاب نیز همواره مایه اُمید و نشاطی مضاعف است و انقلاب اسلامی ما نیز از این امر مستثنی نبوده و نیست.
همان گونه که سکاندار حکیم و بیدار انقلاب مان بارها و بارها تاکید کرده زنگ خطری که در مسیر انقلابی بودن و از آن مهم تر انقلابی ماندن، باید جدی گرفته شود، آفت غفلت و عافیت طلبی است به ویژه در رابطه با خواص انقلاب که مبادا در برابر فشارها خسته و بُریده شوند و رفیق نیمه راه لقب گیرند و گاه متاسفانه مخالف و در تقابل با شجره طیبه برجای مانده از لاله های به خون خفته انقلاب حرکت کنند. در چنین شرائطی وظایف خواص علی الخصوص حوزه های علمیه سنگین تر می شود. چرا که حوزه های علمیه روزگاری عامل جنبش و تحرک و انگیزش برای مردم بودند و زمینه ساز سرنگونی حکومت جور و ستم. حال مقام عظمای ولایت از حوزه های علمیه چنین انتظاراتی را دارند که حوزه های علمیه زمینه ساز تحولاتی عظیم در بستر جامعه باشند. انقلابی مانده و انقلابی حرکت کنند. در این نوشتار محوریت مطالب بیانات مقام معظم رهبری در 25 اسفند 1394 می باشد که در ادامه بیانات حضرت آقا ذکر خواهد شد.
ماهیت پیام مقام معظم رهبری به حوزههای علمیه
چیزی که آقا از حوزه میخواهد رساندن حرف انقلاب به مردم است. حوزه غیر انقلابی یا انقلاب زدایی شده همان حوزهای است که حرفهای انقلاب را به مردم نمیرساند و دردهای مردم را درک نمیکند و آگاهی سازی متناسب با موقف انقلاب به مردم نمیدهد؛ و البته نیازهای نظام جمهوری اسلامی که برآمده از این انقلاب است را نیز پاسخ نمیدهد. برای درک بهتر مطلب سیری از بحثی که معظم له در این دیدار دارند را مرور میکنیم.
در ابتدای این بیانات مقام معظم رهبری به دو نگاه در مورد حوزه میپردازند و بعد میفرمایند با نگاه اول که نگاه به مسائل داخلی حوزه است فعلاً کاری ندارم. ایشان اینچنین میفرمایند:
«از دو دیدگاه میشود دربارهی مسائل قم صحبت کرد که من از یکی از این دو دیدگاه میخواهم صحبت کنم. دیدگاه اوّل، نگاه به مسائل عمومی حوزهی قم است؛ مسائل علم، تربیت علمی، تحقیق، اخلاق، مسائل مدیریّتی، مسائل سازمانی در حوزهی قم -که بحمدالله سالها است در قم سازمان هست، مدیریّت هست، رئیس و مرئوس هست؛ بالاخره مجموعهای برای مدیریّت حضور دارند- بحث کتابهای درسی، بحث چگونگی درس خواندن؛ یک بحث اینها است و یک نگاه، نگاه از این دیدگاه است که بنده حالا در این زمینهها نمیخواهم صحبت کنم. مقدار زیادی در این زمینهها قبلاً صحبت کردهام در دیدارهای عمومی در قم و غیر قم؛ بعد از این هم انشاءالله در مناسبتهایی، عرایضی خواهم کرد که اینها از مسائل مهمّی هم هست. فعلاً در این جلسهی کنونی، نظر من به این دیدگاه نیست.»[1]
همانطور که مشاهده میشود ایشان تصریح میکنند که فعلاً با مسائل درونی حوزه، اعم از علمی، پژوهشی، اخلاقی، مدیریتی و آموزشی کاری ندارند و مد نظرشان چیز دیگری است.
دیدگاه دوم در مورد مسائل حوزه که ایشان میخواهند به آن بپردازند؛ بحث وضعیت انقلابیگری در حوزه است؛ ایشان بلافاصله بعد از اینکه این بحث را در اهمیت برابر با مسائل علمی و پژوهشی و مدیریت و آموزشی حوزه و بلکه بالاتر تلقی میکنند؛ به رابطهای که روحانیت با مردم دارند و امتداد مردمی که طلبه در مقایسه با دانشجو دارد؛ میپردازند.
بعد از این حوزه را به دو بخش مرجعیت و طلاب تقسیم میکنند و خیلی روی مرجعیت تکیه نمی کنند و فقط میگویند که مراجع در ابتدا دو سه نفر برای مبارزات انقلابی پیام میدادند و در ادامه امام تنهایی این بار را بر دوش کشید.
بحث اصلی ایشان روی طلاب و نقش آنان میباشد و تصریح میکنند؛ اگر طلاب نبودند این حرکت یعنی انقلاب امام این طور گسترش نمییافت. و به طور مبسوط به نقش جدی طلاب در رساندن حرف امام به مردم و پخش آن در اقصی نقاط کشور و نفوذ دادن آن در دلهای مردم میپردازند.
در ادمه به صراحت میفرمایند که ارتباط انقلاب با حوزهی قم این است که طلاب واسطهای شدند برای اینکه فکر و خواسته و نیت امام به وسیله آنها عملیاتی شد و این طلبهها بودند که مردم را به خیابانها آوردند. سپس این تحذیر جدی را میدهند که حوزه اگر انقلابی نماند نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت و خطر انقلاب زدایی از حوزه را به عنوان یک خطر به زنگ در میآورند.
با توجه به اینکه مخاطب اصلی ایشان طلاب هستند و فرمانی هم که به آنها میدهند این است که حرف انقلاب را به مردم برسانند و مردم را آگاه بکنند، و انقلابی گری حوزه یعنی رساندن حرفهای انقلاب به مردم و آگاهی آنان نسبت به منویات رهبر انقلاب؛ و انقلاب زدایی از حوزه هم به همین است که حوزه دارد رفته رفته پای خودش را از میان مردم بیرون میکشد و آنجایی هم که حضور دارد حرفهای انقلاب را به مردم نمیرساند.با این تاکیدات و دغدغه های مقام معظم رهبری مسئولیت های طلاب نسبت به قبل بیشتر شده و لازم است روحیه انقلابی در بین طلاب تقویت شده و همین روحیه نیز به جامعه تزریق شود. این نکته تا جایی اهمیت دارد که ایشان خاطره ای شیرین از بیانی که خودشان خدمت حضرت امام داشتند نقل می کنند و طلبه را به زنبور عسل تشبیه می کنند که از شهد گلی مثل حضرت امام می نوشیدند و بین مردم پخش می کردند و به موقع نیش هم می زدند.[2]
آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همهی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزههای علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی است. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمی تواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الیاللّه و مبلّغان اسلام قرار داده. این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیلکننده، مثل رایانهها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست! [خطاب به روحانیون!).اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوقالعادهای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفادهای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟[3]
دلیل مطالبهی رهبری از حوزه در این برههی زمانی
مطالبه رهبری از طلاب برای رساندن حرفهای انقلاب به مردم و تذکر انقلابی ماندن حوزه و هشدار خطر انقلاب زدایی از حوزه در این برههی زمانی ناشی از یک خطر عمدۀ دیگری است که در بیانات امسال شان در سالگرد رحلت حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند. آن هم «خطر تحریف مکتب امام راحل میباشد.
«خطر تحریف امام به عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه به این راه دارند، و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان و حوزویان تلقی بشود»[4]
به واقع این خطر به قدری جدی است که ایشان با وجود تعبیرهای بسیار سنگینی که در مورد ملت ایران و جایگاه والای آنها دارند؛ این بار هشدای بسیار سنگین و بی سابقه میدهند. « اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم؛ ملت ایران سیلی خواهد خورد.»[5]
در واقع باید گفت که از ابتدای انقلاب تا کنون جریانات مقابل و معاند حرکت اصلی انقلاب یعنی مکتب امام رحمه الله علیه به نحوی از سر راه کنار رفتند یا کنار گذاشته شدند؛ ولی یک جریان خطرناک و جدی که خطر آن در قد و قامت استحاله نظام و خالی کردن انقلاب از سیرت خود و تنها صورتی باقی گذاشتن از آن، میباشد؛ باقیمانده است.
با توجه به جدی بودن این خطر و تشدید روز افزون آن؛ و همچنین اقداماتی که این جریان برای استحاله نظام انجام میدهد؛ به مرور برخوردهای رهبری با این جریان جدیتر شده و جدیتر خواهد شد. ایستادن در مقابل یک چنین جریان خطرناکی با توجه به وجههی انقلابی داشتن آنان در اذهان عمومی کاری بس دشوار و سخت است و به واقع رهبری را با یک چالشی مواجه میکند و آن هم چالش حمایت است. به عبارتی رهبری برای برخورد جدی با این جریان و مانع شدن از استحالهی حقیقت انقلاب و تحریف مکتب امام، نیاز به انواع حمایتها دارند که مهمترین این حمایتها، حمایت مردمی است. برای حمایت مردمی باید مردم نسبت به مسائل انقلاب و خطراتی که تهدید میکند و واقعیتهایی که موجود است و همچنین از این جریان خطرناک تحریف انقلاب آگاه بشوند؛ وظیفهی خطیر آگاهسازی مردم و رساندن حرفهای انقلاب به مردم بر عهدهی طلاب حوزه علمیه میباشد.
پس علت و دلیل این مطالبهی رهبری از طلاب نیز روشن میشود که عبارت است از در خطر بودن تحریف انقلاب و بلکه حذف انقلاب و مکتب امام راحل توسط یک جریان قدرتمند در دورن و بیرون نظام است. و اگر طلاب انقلابی این پیام را نگیرند و دلسوزان برای این مسئله و این مطالبه و این «هل من ناصر» مقام معظم رهبری فکری نکنند به قطع در درگاه الهی مسئول خواهند بود و همانطور که امام امت خمینی کبیر راحل فرمودند:
«اگر خداى نخواسته، خداى نخواسته اسلام در ایران سیلى بخورد، بدانید که در همه دنیا سیلى خواهد خورد؛ و بدانید که به این زودى دیگر نمىتواند سرش را بلند کند. این الآن یک تکلیف بسیار بزرگى است که از همه تکالیف بالاتر است.»[6]
محورهای کلی بایسته های حوزه و روحانیت [7]
حوزه های علمیه از دیر باز تاکنون منبع صدور معارف اسلام ناب محمدی و میراث جهاد پاکبازانه ی عالمان است، از آنجایی که اسلام دینی برای تمامی ابعاد حیات مادی و معنوی بشر می باشد، رسالت روحانیون به تبع عالم بودن در دین اسلام، همه جانبه و گسترده و در راستای استمرار همان رسالت انبیاء و اولیای الهی است که به ملت و منطقه ی جغرافیایی خاصی منحصر نیست، بلکه تمامی جوامع و امت اسلامی را شامل می گردد. برخی از این محورها عبارتند از:
1) ورود به مسائل سیاسی و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی
رهبر معظم انقلاب از حوزه و روحانیت انتظار دارند، در همه صحنه های سیاسی حضور مثبت و فعال داشته باشند، لذا می فرمایند: «یکى از چیزهایى که براى ما خیلى مهم است، مسئلهى «ارتباط با سیاست» است …. باید سیاسى باشید؛ منتهی نه به معناى ورود در باندها و جناح هاى سیاسى؛ نه به معناى ملعبه و آلت دست شدن این یا آن حزب یا گروه سیاسى، یا سیاستبازان حرفهاى؛ این مطلقاً مورد نظر نیست؛ بلکه به معناى آگاهى سیاسى، قدرت تحلیل سیاسى، داشتن قطبنماى سالم سیاسى که جهت را درست نشان بدهد. … باید با مسائل سیاسى آشنا شوید، حوادث سیاسى کشور را بدانید و حوادث سیاسى دنیا را بدانید. طلبهها امروز به اینها نیاز دارند. یک گوشهاى نشستن، سرخود را پایین انداختن، به هیچ کار کشور و جامعه کارى نداشتن و از هیچ حادثهاى، پیشآمدى، اتفاق خوب یا بدى خبر نداشتن، انسان را از جریان دور مىکند. ما مرجع مردم هم هستیم؛ یعنى مورد مراجعهى مردمیم و اگر خداى نکرده یک علامت غلط نشان بدهیم، یا یک چیزى که مطلوب دشمن است بر زبان ما جارى بشود، ببینید چقدر خسارت وارد مىکند. بنابراین، یک وظیفهى مهمى که امروز ماها داریم، ارتباط با سیاست است».[8]
2) تبیین مفاهیم اسلامی و دفاع از دین اسلام
انتظاری که از حوزه های علمیه و روحانیت می رود، تبیین و تفسیر دین؛ یعنی، قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام است، این مهم پس از انقلاب اسلامی که تشنگان معارف اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم از اقصی نقاط جهان مطالبه درک و فهم صحیح آن را می کنند، صد چندان شده است، از این رو رهبر معظم انقلاب مطالبه خود از حوزه و روحانیت آگاه و دلسوز به عنوان سربازان نظام اینگونه مطرح می کنند: «روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهاى دین حیثیتى ندارد … هدفش حفظ دین است … دائم بایستى صادرات قم، این قلب معرفتى دنیاى اسلام، پمپاژ بشود … حوزههاى علمیه و علماى دین پشتوانههایى هستند که موظفند نظریات اسلامى را در این زمینه از متون الهى بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، براى برنامهریزى، براى زمینهسازىهاى گوناگون». [9]
3) مواجهه با شبهات و مبارزه با خرافات
الف)مبارزه با شبهات:
مقام معظم رهبری بارها در دیدارهای مختلف با روحانیون، انگیزه دشمنان در رابطه با طرح شبهات از بین بردن پشتوانههاى انسانى نظام دانسته و می فرمایند: «امروز شبهههائى مطرح می شود که آماج آن شبههها نظام است. شبهات دینى، شبهات سیاسى، شبهات اعتقادى و معرفتى در متن جامعه تزریق می شود- بخصوص در میان جوانان- هدفش فقط این است که یکى را از یک فکرى منتقل کند به یک فکر دیگرى؛ هدفش این است که پشتوانههاى انسانى نظام را از بین ببرد؛ مبانى اصلى نظام را در ذهن ها مخدوش کند؛ دشمنى با نظام است. لذا برطرف کردن این شبههها، مواجههى با این شبههها، پاک کردن این غبارها از ذهنیت جامعه- که به وسیلهى علماى دین انجام می گیرد- این هم یک پشتیبانى دیگر، یک پشتوانهى دیگر براى نظام اسلامى است»[10].
معظم له از علماى دین به عنوان مرزداران عقیده می خواهند که به این شبهات پاسخ گویند: «شبهه هایى که در ذهن جوان شما، دانشجوى شما، حتّى دانش آموز شما القاء می کنند، شبهه هایى از جنس روز است. در مقابل این چه کسى می خواهد بایستد؟ غیر از علماى دین، غیر از مرزداران عقیده، چه کسى باید در مقابل این تیرهاى مسموم و زهرآگین بایستد و قرار بگیرد؟»[11].
مقام معظم رهبری پاسخگویی به شبهات را یکی از مهمترین چالش های پیش روی حوزه ها دانسته و می فرماید: «امروز روحانیت ما با دو گونه چالش مواجه است … یکی رفع شبهات است. شبهات همیشه بوده، اما نوع شبهات متفاوت بوده است … شما امروز با این چالش مواجه اید … امروز نشر افکار باطل نه فقط به وسیله ی ابزارهای ارتباط جمعی فراوان - مثل رادیو، تلویزیون، اینترنت و انواع و اقسام روشهای الکترونیکی - انجام می گیرد، بلکه از شیوه های هنری هم استفاده می شود. امروز در دنیا پول خرج می کنند و فیلمهای گران قیمت می سازند، برای این که غیرمستقیم فکری را وارد ذهن ها کنند یا فکری را از ذهن ها بیرون بیاورند. یکی از مهمترین نقاط آماج این کارها، افکار دینی و بخصوص افکار اسلامی است. البته بعد از برپا شدن جمهوری اسلامی، بخصوص افکار شیعه هم آماج همین چیزها قرار گرفته است …» [12].
ایشان ورود شبهه به ذهن جوان را یک امر طبیعی دانسته واز فصلا می خواهند همانند شهید مطهری خود را آماده مقابله کنند: «شما اگر در میان جوانان بروید، می بینید جوان خوبِ ما هم گاهی در ذهنش شبهه وجود دارد. ایرادی هم ندارد؛ شبهه به ذهن همه می آید؛ نباید به جوان ایراد گرفت که تو چرا شبهه داری. وقتی ذهن فعال و کارگر شد، شبهه به ذهن می آید. بر عهده ی ما طلبه هاست که این شبهه ها را با پیشگیری یا با درمان برطرف کنیم. چالش عمده ی امروز شما این است؛ چه کار می خواهید بکنید؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزه هاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزه ها: چه کار می خواهید بکنید؟ … کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همه ی فضلای جوان در صدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. شهید مطهری به عرصه ی ذهنیت جامعه نگاه کرد و عمده ترین سؤالات ذهنیت جامعه ی جوان و تحصیل کرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با تفکر اسلامی و فلسفه ی اسلامی و منطق قرآنی منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت؛ … »[13]
مبارزه با خرافات:
از جمله مسایل مانند شبهات مسئله نشر خرافات است که معمولاً با استفاده از سادگی و جهل عده ای از مردم توسط برخی شیادان صورت می گیرد مقام معظم رهبری در این رابطه می فرماید: «از مسئله دیگر، مبارزهى با خرافات است. در کنار ترویج و تبلیغ معارف اصیل دینى و اسلام ناب، باید با خرافات مبارزه کرد. کسانى دارند روزبهروز خرافات جدیدى را وارد جامعهى ما مىکنند. مبارزهى با خرافات را باید جدى بگیرید. این روش علماى ما بوده … در مبارزهى با خرافات شجاع باشید. البته خرافه چیست؟ خود این مهم است. بعضیها هستند که حقایق دینى را هم به عنوان خرافه انکار مىکنند. ما کارى با آنها نداریم. آنچه که با کتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این حمایت و دفاع کنید. آنچه که با دلیل معتبر ثابت نشده است و با مبانى و اصول دینى معارضه ندارد، دربارهى آن ساکت بمانید. آنچه که با یکى از اصول دینى معارضه دارد و مدرک معتبرى ندارد، ردش کنید. این مىشود خرافه، و معیار خرافه این است. امروز شما ببینید مدعیان ارتباط با امام زمان و ارتباط با غیب، با شکلهاى مختلف در جامعه دارند کار مىکنند. البته این همه نشانهى این است که گرایش به دین، یک عنصر اصلى در زندگى مردم است. مردم به مسائل دینى علاقه دارند که آدم خرافه ساز مىرود خرافه درست مىکند؛ چون آن کالاى اصلى در اختیارش نیست، کالاى تقلبى را به میدان مىآورد تا اینکه مردم را جذب کند. این نشانهى گرایش مردم به دین است. اما خوب، این خطرناک است. در مقابلهى با خرافات و آن چیزهایى که از دین نیست، شجاع باشید و بگویید. ملاحظهى اینکه حالا ممکن است کسى بدش بیاید یا ممکن است چه بکند، نکنید؛ که غالباً در مواردى انسان متأسفانه مىبیند که این مراعاتها هست …»[14].
4) توجه به اخلاق و تهذیب نفس در حوزه ها
جایگاه روحانیت در جامعه، جایگاه انبیاست؛ به این معنی که وظیفه اصلی روحانیت هدایت جامعه به سمت حقایق و صراط مستقیم است. این مهم، اقتضائاتی را می طلبد که به صورت کامل در انبیا وجود داشت و در روحانیت باید در حدی که مردم از آنان بعنوان اسوه و الگوهای دینی و اخلاقی انتظار دارند، ظهور داشته باشد. روحانیت هنگامی می تواند به مسؤولیت و رسالت خود عمل کند که اسوه بودن را برای خودش حفظ کند و در پیشبرد جنبه های معنوی و اخلاقی آنان تلاش نماید.
مقام معظم رهبری در رابطه می فرمایند: «این خیلى مهم است. جوان امروز حوزه بیش از گذشته به مسئلهى تهذیب نیازمند است جوان ما در حوزهى علمیه - جوان طلبه؛ چه دختر، چه پسر - نیازمند تهذیب است. - ما قلههاى تهذیب داریم. در همین قم، مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى، مرحوم علامهى طباطبائى، مرحوم آقاى بهجت، مرحوم آقاى بهاءالدینى رضوان اللَّه تعالى علیهم قلههاى تهذیب در حوزه بودند. رفتار اینها، شناخت زندگى اینها، حرف هاى اینها، خودش یکى از شفابخشترین چیزهائى است که می تواند انسان را آرام کند؛ به انسان آرامش بدهد، روشنائى بدهد، دلها را نورانى کن … عمده این است که این دل زنگار گرفته را یک زبان معنوى، یک سخن برخاستهى از دل شفا ببخشد و این زنگار را برطرف کند». [15].
ایشان تأکید دارند: «روحانیت در کنار کسب علم باید همواره مقید به تدیّن، تهذیب اخلاقی، فرائض و نوافل و تلاوت قرآن باشد … وظیفهى شما خیلى زیاد است. از لحاظ معنوى باید خودتان را بسازید؛ هم از لحاظ اخلاقى، هم از لحاظ تهذیب، هم از لحاظ تدین، هم از لحاظ پایبندى و تقید به فرایض و نوافل و تلاوت قرآن».[16]
5) ایجاد تحول همه جانبه در حوزه ها
از مهمترین بایسته های حوزه که از آغاز انقلاب از مطالبات امام رحمه الله علیه و مقام معظم رهبری بوده است. ایجاد تحول همه جانبه در حوزه در راستای تقویت ابعاد علمی، اخلاقی و مدیریتی حوزه های علمیه است. مقام معظم رهبری در سال 86 و 89 در جمع طلاب و روحانیون به تفصیل در این باره سخن گفتند.
مهمترین محورهای تحول در حوزه و دیدگاه های مقام معظم رهبری عبارتند از :
الف) تبیین مفهوم تحول و ضرورت مدیریت آن
«تحول اجتناب ناپذیر است. تحول، طبیعت و سنت آفرینش الهى است؛ این را بارها من مطرح کرده ام، گفته ام. تحول رخ خواهد داد. خوب، … اگر حوزه بخواهد از تحول بگریزد، منزوى خواهد شد؛ … تحول حتمى است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما باید مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام بگیرد. این وظیفه ى مؤثرین در حوزه است. مدیران حوزه، فضلاى حوزه، صاحب-نظران حوزه باید همتشان این باشد. از تحول نباید گریخت … »[17].
ب) تحول در کیفیت تدریس، تدرّس و کتابهای درسی
«یکى از کارهاى دیگر ما که مهم است، کسب مهارتهاى دینى است. ما باید در رشته و حرفهى خودمان مهارت پیدا کنیم … باید با سواد شد و درس خواند. البته من اعتقادم بر این است که این درس خواندن، باید یک تحول عمیق و وسیع و همهجانبهاى در کیفیت تدریس و تدرّس ما در سطح حوزههاى کشور به وجود آورد، … ما نقص ها و کمبودهاى زیادى داریم که باید نظام درسى ما، آن کمبودها را جبران کند؛ نباید هم بگذاریم دیر بشود؛ اما به هر حال درس خواندن، با سواد شدن، با کتاب و سنت آشنا شدن، با مبانى معرفت دینى آشنا شدن؛ چه فقه، چه فلسفه، را باید یاد گرفت. باید انسان بتواند در میدان چالشهاى فکرى امروزِ دنیا سینه سپر کند. امروز دنیا، دنیاى تعارض فلسفهها و فکرهاست».[18]
ج) تحول در سبک مدیریت
«کلید همه ى اقدام هاى مثبت سازمان یافته ى قابل انتظارِ نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آنها انتظار ببرد، مدیریت است. ما باید مدیریت را در حوزه تکمیل کنیم …»[19] .
د) تحول درنظام رفتارى اخلاقى حوزهها
«مسئلهى بعدى، مسئلهى نظام رفتارى و اخلاقى حوزههاست؛ که همین تحول - اگر تحولى انجام می گیرد - باید ناظر به این جهت هم باشد. چند تا سرفصل در این خصوص وجود دارد که من اینجا یادداشت کردهام: تکریم اساتید. نظام رفتارى و اخلاقى ما در حوزهها باید در این جهت حرکت کند؛ تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، بخصوص تکریم مراجع تقلید. هر کسى آسان به حد مراجع معظم تقلید نمی رسد؛ صلاحیتهاى زیادى لازم است. غالباً مراجع قلههاى علمى حوزههاى علمیه محسوب می شوند. بنابراین احترام مراجع بایستى محفوظ باشد؛ باید تکریم شوند … احترام به استاد هم یک مسئله است. یکى از سنتهاى رائج حوزههاى علمیه، تواضع شاگرد در مقابل استاد بود؛ احترام به استاد. «آداب المتعلمین» می نوشتند، که متعلم در مقابل معلم چه وظایفى دارد و معلم چه حقوقى بر او دارد؛ همچنان که متقابلاً متعلم بر معلم حقوقى دارد. اینکه استاد بیاید بگوید و برود، نه؛ حرف شاگرد را می شنفتند، گوش می کردند. اینها از قدیم معمول بوده است. در همین زمان ما بعضى از بزرگان بودند، الان هم هستند؛ شاگرد بعد از درس، تا خانهى استاد او را همراهى می کرد؛ بحث می کرد، صحبت می کرد، سؤال می کرد. گعده، گعدهى علمى؛ نشست، نشست تحقیقى و سؤال و جواب؛ اینها سنتهاى خوب حوزهى ماست …».[20].
هـ ) تحول در تشکیلات و سازماندهى حوزه ها
-«در زمینه ى تشکیلات حوزه و سازماندهى حوزه و در کنار شوراى عالى، مسئله ى نهاد مدیریت حوزه است، که بسیار مهم است. حتماً باید یک شوراى برنامه ریزى براى حوزه وجود داشته باشد … امروز برنامه ریزى، یک کار علمى است؛ … از کسانى که تخصص این کار را دارند، استفاده بشود؛ در همان بدنه ى کارشناسى حضور پیدا کنند، برنامه ریزى کنند».
6-) آینده نگری و ترسیم چشم انداز برای حوزه ها[21]
مقام معظم رهبری با نگاه به افق آینده جهان و رشد و پیشرفت ناشی از دانش و تکنولوژی در همه جوامع تنها راه بقاء و ماندگاری حوزه را آینده نگری و برنامه ریزی درست مدیران و صاحب نظران دانسته و می فرماید: «امروز را نگاه نکنید؛ فردایى وجود دارد؛ این فردا چگونه است؟ این را شما باید معیّن کنید؛ امروز باید معیّن کند. اگر امروز ارکان حوزه یعنى مدیران، صاحب نظران، اساتید و برجستگان همت بکنند، درست فکر کنند و برنامهریزى کنند، حوزه 20 سال دیگر از لحاظ سطح و عمق و عرض و طول و توسعه نفوس، از حالا به مراتب بهتر خواهد بود … اگر این کار شد، این آیندهنگرى انجام گرفت، فردا خوب خواهد بود. اگر این آیندهنگرى امروز در حوزه قم انجام نگیرد و به وضع موجود راضى باشیم؛ به همینى که حالا حوزه را یک جورى اداره کنیم؛ به این اگر قناعت کنیم، فردا یا حوزهاى نداریم یا حوزهاى رو به انحطاط خواهیم داشت» .[22]
7-) حفظ قداست روحانیت
از اساسی ترین الزامات رفتاری روحانیت تقیّد داشتن به ویژگیهایی است که موجب حفظ قداست آنان میشود. روحانیت به واسطه اینکه پرچمداران مکتب و اسوه های اخلاق برای آحاد جامعه اسلامی محسوب می شوند، باید بیش از همه از شأن و جایگاه رفیع خود مراقبت و محافظت نمایند. مقام معظم رهبری در این رابط مؤکّداً توصیه میفرماید: «یک چیز دیگرى که در باب روحانیت شرط و لازم است که ما دقیقاً و جداً به آن توجه کنیم، مسئله حفظ قداست روحانى است. روحانیت داراى قداست است. مردم به من و شما که نگاه مىکنند، به خاطر لباسمان، شأن مان و شغل مان، حساب خاصى براى ما باز مىکنند و یک تقدسى قائلند. بعضى از گناهانى که خودشان مىکنند، خیال مىکنند ماها نمىکنیم؛ بعضى از کارهاى خیرى که خودشان انجام نمىدهند، خیال مىکنند ما انجام مىدهیم؛ خیال مىکنند ماها دائم در حال ذکر الهى و توجه به پروردگار هستیم؛ یک چنین تصوراتى درباره ما دارند. البته این تصورات را نباید تقویت کرد … این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالى، سلامت اخلاقى و حفظ زىّ طلبگى است … شأن طلبگى این است که انسان یک زىّ متوسطى همراه با قناعت، سلامت مالى و سادگى به طور نسبى براى خودش نگه دارد. سلامت اخلاقى، خیلى مهم است. آن وقت قداست حفظ خواهد شد».[23]
8) ضرورت نیازشناسی و زمانشناسی علما و روحانیت شیعه و سنى
اولین گامی که مقام معظم رهبری در راستای رسالت حوزه های علمیه مهم می دانند، زمان شناسی و درک کردن لحظه هاست. معظم له درباره شرایط حضور مناسب در حوزه به دو نکته اساسی اشاره می کند و در همین راستا می فرماید: «نیاز لحظه ها را برآورده کردن، کار کمی نیست. اولاً؛ درک و استعداد و تیزبینی میخواهد. ثانیاً؛ شجاعت و شهامت میخواهد که وقتی دیگران کاری را نمی کنند او انجام دهد».[24] زمانی روحانی می تواند در جامعه رسالتش را به خوبی انجام دهد که آگاه به زمان باشد و بداند در چه زمانی، کدام یک از مبانی اسلامی را باید ترویج بکند و به همین خاطر است که می گویند مرجع تقلید باید زمان شناس باشد تا بتواند در هر عصری طبق قرآن و سنت فتاوای مربوط به آن برهه از زمان را به خوبی استخراج کند. بنابراین انتظار رهبری از روحانی و عالم دینی در جامعه امروز جهانی این است که «روحانىِ این زمان از این امکان باید حداکثرِ استفاده را بکند، با افکار جدید آشنا شوند، راهها و شیوه هاى دشمن را بشناسند و به زمان خودشان عالم شوند؛ «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللّوابس»[25].
شناخت راههای نفوذ دشمن برای انحراف نسل جوان و یا تخریب چهره علمای دینی از جمله مواردی است که از نظر رهبری ضرورت زمان شناسی و نیازشناسی را برای روحانیت دوچندان میکند.
لازم به ذکر است که بایسته های حوزه انقلابی از نگاه مقام معظم رهبری مطالب بسیاری را دارا بود که در این مجال نمی گنجد.
جمع بندی
ضرورت هضم شدن در نظم جهانی نکتهای است که اینروزها از جانب برخی غافلان و یا خائنان تکرار میشود، از آنجا که نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه مبتنی بر اصول ظاهری باشد بر عمق و هویت خود متکی است، هضم شدن در نظام جهانی عملاً این هویت را از بین میبرد.
در پاسخ به همین مسأله است که مقام معظم رهبری در طول سال های اخیر بارها و در مقاطع گوناگون با عبارات و مسائل مختلف بر این نکته تأکید کردهاند که انقلاب و حرکت انقلابی باید باقی بماند. با جستوجوی کوتاهی در سخنرانیهای ایشان میتوان عباراتی همچون «من انقلابیام»، «مجلس خبرگان باید انقلابی بماند»، «در مقابل جریان غیرانقلابی داخل نظام باید ایستاد» و جملاتی از این قبیل را یافت که همگی آنها بر استمرار حرکتهای انقلابی و دوری از محافظهکاری تأکید دارد. ایشان در سخنرانی خود در جمع طلاب و روحانیون به این مسأله اشاره و تأکید کردند: «علت اصلی مخالفت نظام سلطه با جمهوری اسلامی، ایستادگی ایران در مقابل نظام ظالمانه جهانی است. اگر این ایستادگی نباشد، هر اسم و شکلی داشته باشید، نظام سلطه با شما مخالفتی نخواهد داشت.»
رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنان خود با اشاره به مخالفت با انقلاب و اصول انقلابی بهصورت زیر پوستیمیفرمایند: «گاه بهصراحت با اصل انقلاب مخالفت میشود اما گاهی غیرمستقیم با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت میشود که باید در اینزمینه حساس بود و تأکید مکرر بر ضرورت هوشیاری در مقابل استکبار و آمریکا به همین علت است.»
در نهایت رهبری درباره ضرورت عدم هضم شدن در نظم جهانی مورد نظر آمریکا میفرمایند: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحط جهانی، هویت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد. اینکه میبینید من مسأله استکبار و آمریکا را تکرار میکنم، از روی عادت نیست؛ احساس خطر میکنم.»
واقعاً چه اتفاقی روی داده است که رهبری در جمع طلاب و اندیشمندان دینی کشور بر این نکته تأکید میکند که باید انقلابی ماند و از انقلاب دفاع کرد. آیا همان نشانههایی که برخی تحلیل گران خارجی در حرکت زیرپوستی برخی محافل به سمت حضور جدیتر ایران در نظم جهانی مشاهده میکنند، رهبری با دقت بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار ندادهاند. به طورحتم، نگرانی رهبری در اینباره پیوند نزدیکی با اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته در کشور روی داده است، دارد و اتفاقاً دولت نیز بهعنوان مجری وظیفه سنگینی را برعهده دارد. شاید گذشت زمان ابعاد بیشتری از آنچه رهبری از آن بهعنوان شبکه نفوذ نام میبرند، هویدا کند، اما آنچه مسلم است همان احساس خطر رهبری در قلب تمام دلسوزان نظام وجود دارد.
انقلابی ماندن حوزه با شعار و شرکت در راهپیمایی ها محقق نمی شود انقلابی ماندن حوزه با پرورش طلاب انقلابی محقق خواهد شد. تا بتوان دغدغه های مقام معظم رهبری در این باره را جامه عمل پوشاند.
انقلابی ماندن یکی از مهم ترین توقع و خواسته های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مراجع عظام تقلید و جامعه اسلامی از حوزه های علمیه است.
روحانیت اگر می خواهد به رسالت جهانی خود عمل کند باید به مسأله انقلابی ماندن توجه ویژه داشته باشد، امروز رسالت دینی، انقلابی و فرهنگی حوزه و روحانیت حفظ جایگاه انقلابی حوزه علمیه است حوزه و روحانیت اگر می خواهند قلب امام زمانعجل الله تعالی فرجه الشریف شاد بماند باید کاری کنند تا انقلابی ماندن حوزه همچنان حفظ شود و انقلابی ماندن در حوزه های علمیه نهادینه شود.
امروز انقلابی ترین نیروها در حوزه های علمیه حضور دارند،در حوزه گرایش های سیاسی هیچ جایگاهی ندارد، مجموعه حوزه علمیه سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،امام راحل و مقام معظم رهبری هستند و هیچ گاه در مسیر گروه های سیاسی حرکت نخواهند کرد. وجود جوانان و طلاب انقلابی برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و فکر استعمار خطرناک است و به همین دلیل آنها به دنبال انحراف در این گروه ها هستند. یک طلبه باید قدرت تحلیل برای دفاع از نظام و ارزش ها را داشته باشد.
حوزه انقلابی باید نسبت به مسایل روز حساس، مصلحت داخل کشور و هجمه های دشمن حساس باشد و اولین چیزی که مهم بوده و معیار محسوب می شود، سخنان مقام معظم رهبری است. یعنی حوزوی باید گوشش به دهان رهبری باشد، چون رهبر معظم انقلاب اسلامی براساس اشراف دقیقی که به مسائل جهانی، به ویژه جهان اسلام دارند، در بیانات خود، آخرین نیاز کشور و مقابله با دشمن را بیان می کنند. ایشان دنیا و حوادث داخلی کشور را دائما رصد کرده و رهنمودهای لازم را ارائه می دهند و روحانیون نیز باید افسران جنگ نرم باشند.
اولا خوب درس بخوانند و رشد علمی و تهذیبی را به هیچ وجه کنار نگذارند، همزمان با تحصیل به مسائل روز کشور و جهان نیز توجه نموده و به فرمایشات رهبر معظم انقلاب هم توجه ویژه ای داشته باشند و به جریان های سیاسی ورود نکنند.
بدانند که حوزه خاستگاه انقلاب است و سرمایه اصلی امام راحل تفقه و برتری علمی ایشان بود، اگرعلم حضرت بالا نبود، خیلی از افراد در آن زمان زیر بار مواضع و سخنان ایشان نمی رفتند. تمام انقلاب های جهان نظامی است، اما انقلاب ما، انقلاب فکری بود و فکر هم به خاطر علم است، شاگردان امام(ره)، درس می گرفتند و انقلاب را ترویج می دادند، بقای انقلاب هم به همین است.
منابع و ماخذ
1-خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج1، ناشر سازمان تبلیغات اسلامی تهران 1375
2-سید روح الله موسوی خمینی ، صحیفه امام، ج17، قم انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
3- ساورسفلی ،ابراهیم کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی فصل نامه علمی تخصصی حبل المتین دوره اول، پیش شماره اول، پاییز 1391
4- ساور سلفی ، ابراهیم کترشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی فصل نامه علمی تخصصی حبل المتین دوره اول، شماره سوم، زمستان 1391
5-علامه مجلسی بحارالانوار ج 68 انتشارات دارالکتب الاسلامبه
سایت های استفاده شده
- پایگاه اطلاع رسانی دفترحفظ ونشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ایkhamenei.ir
- خبرگزاری رسمی حوزه hawzahnews.com
- خبرگزاری مجلس شورای اسلامی www.icana.ir
- پایگاه اطلاع رسانی جامعه مدرسین قم www.jameehmodarresin.org
[1] - بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم؛ 25/12/1394
[2] - بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم؛ 25/12/1394
[3] - بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391
[4] - بیانات مقام معظم رهبری در بیست و ششمین سالگرد رحلت امام،14/03/1395
[5] - همان
[6] - سید روح الله موسوی خمینی ، صحیفه امام، ج17، ص: 383، قم انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
[7] - ابراهیم ساور سفلی کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی فصل نامه علمی نخصصی حبل المتین دوره اول، پیش شماره سوم، پاییز 1391، خلاصه صص 94-106
[8] - بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، 17/08/1385
[9] - بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، 29/7/1389
[10] - همان
[11] - بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان، 23/2/1388
[12] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار علما و روحانیون استان همدان، 15/4/۱۳۸۳
[13] - همان
[14] - بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، 17/8/1385
[15] - بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، 29/7/1389
[16] - بیانات در جمع روحانیون شیعه و سنی خراسان شمالی، 19/7/1391
[17] - بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه هاى علمیه کشور، 8/9/1386
[18] - بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، 17/8/1385
[19] - بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه هاى علمیه کشور 8/9/1386
[20] - بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، 29/7/1389
[21] - فصل نامه علمی تخصصی حبل المتین دوره اول، شماره اول، زمستان 1391، تلخیص صص 99-127
[22] - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزههاى علمیه کشور، 8/9/1386
[23] - بیانات در جمع روحانیان استان سمنان، 17/8/1385ش
[24] - علی خامنه ای ، رهبر جمهوری ابلامی ایران، حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج1، ص121ناشر سازمان تبلیغات اسلامی تهران 1375
[25] - علامه مجلسی بحارالانوار ج 68 ص 307
صفحات: 1 · 2
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1395-11-20] [ 09:42:00 ق.ظ ]
|