1. مقدمه
ضرورت علم و آگاهی[1] برای برنامهریزی، بر هیچ شخص دانایی پوشیده نیست. مدیر خانواده و یا هر سازمان دیگری که نیازمند طرح برنامه و برنامهریزی در زمینۀ دستیابی به اهداف آن است، باید آگاهی کامل را نیز در این زمینه داشته باشد و یا به کسب آن اقدام نماید. آگاهی از خصوصیات، حدود، شرایط، آثار، عناصر و نتایج برنامهها و همچنین اولویتهای موجود در این زمینه، لازمۀ این کار است.
یک مدیر باید با تدبير و مطالعه، معيشت خود و خانودۀ خود را تنظيم كند[2]، با تفکر در برنامهها، عواقب آنها را بسنجد[3]، با بهرهگیری از تجارب دیگران، نسبت به نتایج برنامهها، پیشبینی به عمل آورد[4] و از تجارب مثبت و منفی گذشتگان عبرت بگیرد[5]، نسبت به مشکلات احتمالی درآینده آمادگیهای لازم را داشته باشد[6]، برای کسب تجربه تلاش کند[7] و همۀ این موارد به معنای کسب علم و آگاهی یافتن بر زوایای مختلف یک برنامهریزی است.
بنابراین؛ باید گفت: زمانیکه مدیر با توجه به تمامی جوانب مسائل به برنامهریزی اقدام نماید و زوایا و ابعاد مختلف موضوع مورد نظر را بسنجد و آثار احتمالی آن را نیز مدّ نظر داشته باشد، برنامهریزی او با درصد کمی از خطا همراه خواهد بود. در این صورت، میزان موفقیت خانواده در راه رسیدن به اهداف، بیشتر خواهد بود.
مدیریت خانواده، علاوه بر کسب دانش مدیریت که بدان اشاره نمودیم، بایستی مهارتهای مرتبط با آن را نیز کسب نماید، تا بتواند با جدیّت بیشتری به انجام وظایف مدیریتی خویش و اجرای برنامه های مورد نیاز خانواده، اقدام نماید.
بیشک؛ کسب مهارتها در این زمینه او را مجهّز به ابزار قدرت میکند. در واقع؛ زمانیکه مدیر مهارت انجام کارها را داشته باشد، قدرت انجام آنها را به دست خواهد آورد. علاوه بر این نکته، قدرت اجرایی مدیر در عرصه مدیریتی منزل نیز از ضرورتهای آن محسوب میگردد که در صورت داشتن تخصّص و تعهّد در کنار این مهارت، جلوهگر خواهد شد.
بنابراین؛ دانش و آگاهی در برنامهریزی به عنوان یک محرّک عمل میکند که زمینه حرکتی آن با مساعد شدن عامل دیگر که قدرت در اجرای برنامهها است، فراهم میگردد. در اینباره به احادیثی از امام صادق7 میتوانیم اشاره کنیم که حضرت7 فرمود:
«العَامِلُ عَلَى غَيرِبَصِيرَهِ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيرِ الطَّريقِ، لَا يَزيدَهُ سُرعَةُ السِّيرِ إلَّا بُعدَاً! ؛ كاركننده بدون آگاهى و بصيرت، همچون روندهاى است در بيرون راه، كه هر چه تندتر رود، از مقصد دورتر شود.»[8] و «مَن هَجَمَ عَلَى أمرٍ بِغَيرِ عِلمٍ، جَدَعَ أنفَ نَفسِهِ ؛ هركس ندانسته به كارى اقدام كند، همچون كسى است كه بينى خويش را بريده (و خود را به سختى و مشقت درافكنده) است.»[9]
از امام باقر7 نیز نقل شده که فرمود:
«لَا يُقبَل عَمَلَ إلّا بِمَعرِفَهٍ وَ لا مَعرِفَهٍ إلّا بِعَمَلٍ وَ مَن عَرَفَ دلَّتَهُ مَعرِفَتُهُ عَلَى العَمَلِ وَ مَن لَم يَعرِف فَلَا عَمَلَ لَهُ؛ عمل جز با معرفت و شناخت پذيرفته نمىشود و معرفت و شناختى پديد نمىآيد جز با عمل و هر كه معرفت و دانش پيدا كند؛ همين معرفت او را به عمل دلالت مىكند و هر كه به معرفت و شناختى نرسد؛ عملى نخواهد داشت.»[10]
دور شدن از مقصد و پشیمانی ناشی از نداشتن علم[11] در برنامهریزیها و قدرت در اجرای آن[12] است و عدم علم و قدرت با نداشتن عمل مساوی است. درواقع؛ کسی که برنامهای برای خود در نظر نداشته باشد و یا قدرت اجرایی آن را نتواند به نمایش گزارد، گویا کاری انجام نداده است.
بنابراین؛ ضرورت علم برای برنامهریزی و قدرت برای اجرای برنامهها؛ جزو انكارناپذیر برنامهریزی در خانواده محسوب میشود و توجه به آن نیز جزو ضروریات مدیریت خانه و خانواده است.
2. توجه به تمام ابعاد وآثار برنامهها
هر برنامهای که قابلیت اجرا پیدا میکند؛ اثرات و تبعاتی در پی خواهد داشت. برای حصول اطمینان از عدم ایجاد بحران در فضای خانواده و به وجود نیامدن تبعات جبرانناپذیر، در زمان برنامهریزی لازم است مدیر خانواده به مطالعه پیرامون تمامی ابعاد برنامهها بپردازد و آثار احتمالی آن را نیز در نظر داشته باشد.[13]
به بیان دیگر؛ مدیر خانواده، قبل از عملی شدن و استقرار برنامهها، باید نسبت به ابعاد و حواشی آنها و آثاری که ممکن است برجا بگذارند، آگاهی پیدا کند.[14] در واقع؛ او با انجام مطالعات اولیه و انجام یک سلسله از آزمایشها و خطاهایی که در ذهن خود به واسطۀ آگاهیهای کسب شدۀ قبلی انجام میدهد، خود را در برابر مشکلات واکسینه مینماید. در این مرحله، آگاهی از مراحل برنامهریزی میتواند بهترین گزینۀ ممکن برای هدایت اصولی برنامهها و کاستن از تبعات جبرانناپذیر برخی از آنها باشد. این مراحل شامل موارد زیر است:
1. تعیین اهداف و اولویت آنها(هدفگذاری)؛
2. بررسی و پیشبینی منابع و امکاناتی که به تحقق هدفها کمک میکند(پیشنگری)؛
3. تشخیص فعالیتها واقداماتی که برای تحقق هدفها ضرورت دارند(تبدیل امکانات به اقدامات عملی دقیق و بودجهبندی).[15]
آگاهی از این مراحل، به منزلۀ پیشگیری تلقی میشود. زیرا؛ مدیر با این نگرش در مسیر اجرایی کردن برنامهها حرکت میکند که هدفگذاری، پیشنگری و بودجهبندی را با توجه به آثاری که از آنها به جای خواهد ماند، در نظر میگیرد. یعنی؛ او میداند اگر بر فرض مثال، این هدف تحقق یابد، این نتایج فرضی را به بار خواهد آورد و برعکس آن نیز صادق است.
بنابراین؛ توجه به آثار و ابعاد برنامهها، زمانی صورت میگیرد که مدیر خانواده نسبت به آن با یک پیش زمینۀ ذهنی به برنامهریزی بپردازد.
البته؛ باید افزود که یک مدیر واقعی، در مورد مسائل سطحی و پیشپا افتاده، به اتلاف وقت و هزینه نمیپردازد. بلکه؛ او تمام توجهش را معطوف نتایج برنامههایی میکند که به طرحریزی و ارائه آنها پرداخته است. او با برنامهریزی اصولی و دقیق میتواند بر مشکلات فائق آید و برای به دستیابی به راهحل آن پیشبینیهای لازم را انجام دهد و طرحهایی را که قابليّت عملى شدن دارند، ارائه نماید. تمامی این اقدامات آمادگی کامل مدیر را در مسیر برنامهریزی نشان میدهد و اعلام میدارد که او نسبت به ابعاد و آثار برنامههای خود تسلط دارد.
3. توجه به عنصر زمان و تأثیر آن در موفقیت برنامهها
توجّه به زمان و ارزش آن[16] در برنامهریزی نباید مورد غفلت قرار گیرد. از دست رفتن زمان به منزلۀ به نتیجه نرسیدن برنامههای طرحریزی شده است[17] که نشان ناکارآمدی مدیریت است. بنابراین؛ برای مدیریت صحیح و هوشیارانه، به دست گرفتن زمان و غفلت نکردن از آن، ضروری و در موفقیت برنامهها تأثیرگذار است. در حدیثی از امام صادق7آمده است: «حَقٌّ عَلَى الْعَاقِلِ أنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِه».[18]
اهمیت عنصر زمان به حدّی است که امیرمؤمنان علی7 در این مورد میفرماید:
«الْفُرْصَهُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»[19]؛ «إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ»[20]؛ «لَا كُلُّ فُرصَةِ تُصَابُ»[21]؛ «الفُرصَةُ خَلسَهٌ»[22]؛ «بَادِرِ الْفُرْصَهَ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ غُصَّه»[23]؛ « َاضِي يَومُكَ فَائِتٌ وَ آتِيَهُ مُتَّهَمٌ وَ وَقتُكَ مُغتَنَمٌ فَبَادَر فِيهِ فُرصَةُ الإمكَانِ! وَ إيّاكَ أن تَثَقَّ بِالزَّمَانِ»[24]؛ «مَن أخَّرَ الفُرصَهَ عَن وَقتِهَا، فَليَكُن عَلَى ثِقَةِ مِن فُوتِهَا»[25]؛ «غَافِص الفُرصَهَ عِندَ إمكَانِهَا، فَإنّكَ غَيرَ مُدرِكِهَا بَعدَ فُوتِهَا».[26]
در سخنان گوهربار امیر7 چند نکته قابل تأمل است:
- گذشت سریع زمان و غیر قابل برگشت بودن آن؛
- عدم توجه به اهمیت وقت، مساوی است با غصّه و پشیمانی؛
- عدم دسترسی به فرصتهای از دست رفته؛
- لزوم توجه به بهرهبرداری از زمان؛
- لزوم شتاب همراه با دقت در بهرهبرداری از زمان؛
- زمان آسایش و خوشی زمینهای برای آمادگی برای روزهای ناخوشی است.
با توجه به این احادیث؛ چنین به دست میآید که اصل این موضوع که زمان، عنصر بسيار مهمى در برنامهريزى و مديريّت است، قابل تردید نیست. ولی چگونگی بهرهگیری از این عنصر، نیازمند دانش مدیریت است. مدیریت زمان، توانمندی افراد خانواده را در تنظیم برنامه برای فعالیتهای شخصی و خانوادگی افزایش میدهد و تأثیر آن را در موفقیت برنامهها نباید نادیده گرفت.
فقدان مدیریت زمان یا بیتدبیری و نابهسامانی در آن نیز گذشته از آسیبهای انسانی و تحمیل هزینههای اضافی و کاستی بهرهوری، به تناسب میزان ناتوانی در مدیریت زمان، موجب اختلال جدّی در حرکت مدیریتی و دست نیافتن به اهداف و ناتمام ماندن اقدامات و برنامهها میشود. در حالیکه از امور مهم در مدیریت، حرکت با سرعت متناسب و دستیابی به اهداف در زمان تعیین شده با مناسبات بهینه است.[27]
بنابراین؛ ارائه برنامههای اساسی در مدیریت خانواده، مستلزم صرف وقت کافی برای آنها است. زمانی برای مطالعه اختصاص مییابد و زمانی نیز برای طرحریزی برنامهها و زمانی هم برای انجام آنها. در کل؛ شرط موفقیت هر برنامهای بر محوریّت زمان در آن متوقف است و بدون توجه به این عنصر حیاتی در برنامهها، نباید امید به کارآیی طرحهای پیشنهادی داشته باشیم. علاوه بر این موارد؛ مدیر خانواده نباید از این نکته غفلت نماید که اختصاص بهترین زمان ممکن برای برنامهریزی اثرات قابل توجهی را به ثمر خواهدآورد.
غفلت از گذشت ایّام[28] به معنای واقعی، ضایع شدن پتانسیلهای موجود در برنامهها و کاهش احتمال موفقیّت آنها را در پی خواهد داشت. در مقابل؛ برنامهریزی برای استفادۀ مؤثر از زمان، تحقق اهداف اولیه را آسانتر و ممکنتر میکند.
از نمونههای بارز بهرهگیری از زمان در سخنان معصومین: سحرخیزی است که ارزشمندی زمان را نزد این بزرگواران نشان میدهد. سحرخیزی و طلب روزی نمودن، از موفقیتهایی محسوب میشود که مدیر خانواده باید در اولویت برنامههای خود و خانواده قرار دهد. حضرت رسول 6 در اینباره فرمود:
«اللّهُمَّ بَارِك لِامَّتِي فِي بُكُورِهَا؛ خدايا سحر خيزى را بر امت من مبارك ساز.[29] هر گاه يكى از شما كارى داشته باشد، صبح زود به دنبال آن كار رود. زيرا؛ من از خداى خويش خواستهام به كسانى از امّت من كه اول وقت به سر كار خويش حاضر شوند، بركت دهد[30] و سه خصلت را از كلاغ بياموزيد: … صبح زود به طلب رزق رفتن و…».[31]
اصل سحرخیزی برای امورات زندگی و برای طلب روزی رفتن، از برنامهریزی دقیق خانواده حکایت میکند که از لحظه لحظۀ زندگی خویش بهره میبرند و حاضر به اتلاف آن نیستند. این نکته سنجی موفقیّت شایانی را برای خانواده به بار میآورد و اثرات توجه به عنصر ارزشمند زمان را نیز به نمایش میگذارد.
4. ریسکپذیری در انجام طرحها
برنامهها و طرحهایی که در هر نظامی اعم از نظامهای اجتماعی یا نظام خانواده، ارائه میشود، به دلیل اینکه با عقل بشری صورت گرفته است، دارای نواقص و اشتباهاتی است که ممکن است عملکرد مدیریت را با معضلاتی مواجه نماید. در این حال، برای بالا بردن کیفیت طرحها و کاهش ریسک در انجام آنها، نیازمند مدیریتی همه جانبه در خانواده هستیم.
یک مدیر آگاه، نسبت به این نکته که گاهی امکان خطا و لغزش در برنامههای ارائه شده وجود دارد، نسبت به ریسکپذیری این طرح و برنامهها، آمادگی لازم را در خود و خانواده خویش فراهم میکند و برنامههای جایگزین و تدافعی را نیز در رأس تمامی برنامهها قرار میدهد.
مدیر خانواده، علاوه بر اینکه خود را آمادۀ مقابله با هرگونه نقصی که مرتبط با برنامههای ارائه شده است، میکند. از عملی کردن و اجرای آنها نیز هراسی به دل راه نمیدهد. بیشک؛ شجاعت در انجام طرحهایی که با مطالعه صورت گرفته است، نشان از ریسکپذیری مدیر خانوده و برنامههای او است.
یک مدیر ریسکپذیر به این نکته واقف است که توجه به عضویت اعضای خانواده و اهمیت آن به مراتب از منفعتهایی که از جانب آنها عاید خانواده و مدیر آن میشود، از ریسکهای موجود در انجام طرحهای مدیریتی میکاهد. به بیان دیگر؛ موفقیت طرحها در اجرا مستلزم حضور حداکثری اعضاء و یا دخیل بودن آنها در این امر است و این شاخصترین موضوع در برنامهریزی است که احتمال آسیبپذیری طرحها را کاهش میدهد. زیرا؛ اعضای خانواده نسبت به طرحهایی که خود در آن شرکت داشتهاند، حساسیت بیشتری دارند و در اجرای آنها نیز مستعدتر و آمادهتر هستند و این امر سبب کاهش ریسک اجرای برنامهها میگردد.
در این راستا؛ از یک جهت مدیرخانواده باید آمادگی هرگونه رخداد خوب یا بد را پس از اجرای برنامههایی که به اجرا درآورده است، داشته باشد و در واقع آمادگی او در مواجهه با تبعات احتمالی طرح و برنامهها حاکی از ریسک پذیری است. از جهت دیگر، وی متناسب با طرحهایی که به طرحریزی آنها پرداخته است، طرحهای جایگزین و حمایتی نیز در برنامههای خود میگنجاند و از بروز مشکلات نمیهراسد.
ریسکپذیری مدیر در انجام طرحها، زمینه را برای بروز استعدادهای بالقوه در خانواده و بالفعل شدن آنها مسطح مینماید. اعضای خانواده نیز در تعامل جدی با مدیر میتوانند او را در اجرایی شدن بهتر این برنامهها یاری نمایند.
مدیر و اعضای خانواده در برنامههایی که احتمال ریسک بیشتری دارند، عمدتاً باید به مسائل ذیل توجه کنند:
- در موارد مشابه، موفقیت این برنامهها به اثبات رسیده باشد؛
- ارزیابی و کنترل مراحل اجرای برنامه توسط مدیر صورت پذیرد؛
- استفاده از تجارب مدیریتی مدیران گذشته و توانایی خود مدیر در اجرای برنامه، احتمال ریسک در برنامهها را کاهش میدهد؛
- لزوم تبادل اطلاعات و تجربهها بین مدیر و اعضاء بیشتر مشهود است؛
- غفلت از کامل و دقیق بودن برنامهها، ریسک اجرایی آنها را بالا میبرد؛
- هراس از ریسکپذیری برنامهها، نباید مانع عملی شدن آنها شود.
باید افزود که ریسک کردن همراه با داشتن اهداف پیشبینی شده، آمادگی لازم را در بین اعضای خانواده برای پذیرش شکستهای احتمالی ایجاد میکند و حیطه نقصهای موجود در طرحها را محدود میکند. در یک دیدگاه کلّی، داشتن برنامههای جایگزین و نهراسیدن از اجرای آنها، زمینه را برای ریسکپذیری آماده میسازد و در نتیجه دلسرد نشدن از اجرای برنامهها را به همراه خواهد داشت.
5. تقسیمبندی زمانی با توجه به اهمیت و اولویتبندی مسائل
معین نمودن زمان اختصاصی برای هر برنامه باید در ضمن آن برنامه مطرح شود. این تعیین وقت با اولویتبندی در برنامهها صورت میگیرد. در اینمورد نقل شده است که نبی اکرم6خطاب به علی7 فرمود: «يا على؛ شايسته نيست كه عاقل جز در يكى از سه حال عمر گزارد: تحصيل روزى و ضرورات زندگى، توشهگيرى براى معاد و لذّت غير حرام».[32] از امام علی7 نیز نقل شده است که فرمود:
«لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ سَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يُحَاسِبُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي فِيهَا بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ وَ لَيْسَ لِلْمُؤْمِنِ بُدٌّ مِنْ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً فِي ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ لِمَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّم[33]؛ مؤمن بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم كند: زمانى براى نيايش و عبادت پروردگار، زمانى براى تأمين هزينۀ زندگى و زمانى براى واداشتن نفس به لذّتهايى كه حلال و مايۀ زيبايى است. خردمند را نشايد جز آنكه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذّتهاى حلال».[34]
همانگونه که در احادیث نیز بیان کردیم، لزوم تقسیمبندی زمانی در برنامهها وجود دارد. این تقسیمبندی در خانواده باید براساس اولویتهای موجود درآن صورت گیرد. تراکم در برنامهها و عدم اولویتبندی آنها نتیجهای جز هدر رفتن وقت و هزینه ندارد که تبعات غیرقابل جبرانی به بار خواهند آورد. عدم توجه به اولویتهایی مانند نیازهای معنوی[35] و جنسی[36] و عدم تخصیص زمان کافی برای آنها، شاید در ظاهر به نفع خانواده و اهداف مادی آن باشد. امّا؛ در دراز مدت، اثرات نابههنجار آن مشاهده خواهد شد که استحکام روابط حاکم بر خانواده را دچار سستی و تزلزل میکند.
بنابراین؛ اولویتبندی مسائل برای تعیین زمانی که مختص به آنها باشد، نباید با نیازهای مادی و دنیوی، صورت گیرد. بلکه؛ در نظر گرفتن تمام مسائل و گنجانده شدن آنها در برنامهریزی زمانی، از ضرورتهایی است که نیازمند توجه تمام مدیران در خانوادههای اسلامی است. تحقق یک سبک زندگی اسلامی نیز با مدیریتی که بر مبنای قرآن و روایات معصومین: انجام میشود، مبتنی بر چنین توجهی است.
6. برنامهریزی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی در خانواده
باتوجه به اینکه خانواده به عنوان یک واحد متشکل از افراد، در بطن اجتماع بزرگتری با عنوان جامعه، به حیات خود ادامه میدهد. از نقاط قوت و ضعف آن نیز تأثیر میپذیرد. پیشرفتهای موجود در جامعه بر خانوادهها و فراهم شدن زمینه تعالی و ترقی آنها تأثیرگذار است و کاستیهای آن نیز ممکن است خانوادهها را با کاستی و تزلزل مواجه نماید.
تأثیرپذیری از نقاط مثبت هر جامعهای به نفع خانواده و اعضای آن است. ولی؛ آسیبپذیر بودن خانواده در مقابل ضعفها و آسیبهای موجود در اجتماع، از نقاط ضعف مدیریتی خانواده محسوب میگردد.
مقابله با هر آسیب اجتماعی، مستلزم مدیریتی است که به همۀ جوانب امر تسلط داشته باشد و از نفوذ ریشههای آسیبزا و پراکنده شدن آن، جلوگیری نماید. اساسیترین عامل در این مرحله، برای حفظ خانواده از آسیبهای اجتماعی، همفکری، همراهی و همگامی اعضای خانواده با یکدیگر است. اعضای خانواده در این راستا، همکاریهای لازم را با مدیر خانواده به عمل میآورند و مدیر نیز به برنامهریزی برای رفع هرگونه مشکل میپردازد.
بروز رفتارهای نادرستي همچون هنجارگریزی، اعتیاد، سرقت، بزهکاری، بیکاری و… در هر یک از اعضای خانواده، جرقهای است که نه تنها فرد، بلکه؛ خانواده را نیز به منجلاب نابودی سوق میدهد و امنیت آن را با خطر مواجه میگرداند.
بنابراین؛ مشکلات و پیچیدگیهايی که در نظامهای اجتماعی وجود دارد، باید شناسایی شوند و اقدامات اساسی برای رفع نقاط آسیبزای آنها با تعامل دوسویه اجتماع و خانوادهها صورت گیرد. اگر خانوادهها و مدیران آنها، از حضور در چنین برنامههایی استقبال نمایند و با پیش زمینههایی که خود با برنامهریزی دقیق و اصولی انجام دادهاند، به حل چالشهای موجود در اجتماع یاری رسانند، امکان کاهش آسیبها و اثرات آن بر اعضای خانوده نیز فراهم ميشود.
تمامی این عوامل در کنار باروری اعتقادات دینی و ارزشهای مذهبی، به مصونیت خانوادهها از آسیبهای اجتماعی میانجامد. در واقع؛ مدیر خانواده با زمینهسازی برای رشد استعدادهای نهفته در بطن خانواده، ایجاد گرایشهای دینی در اعضای خانواده، آموزش شیوههای صحیح رفتاری راه نفوذ این آسیبها را میبندد. نکتۀ کلیدی این است که تقویت ایمان عامل اصلی در رهایی از معضلات مختلف اجتماعی محسوب میشود. ارزش نهادن به فرزندان و باور داشتن آنها و فراهم نمودن زمینه برای دوستی با آنان، همچون مانعی مستحکم است که از ورود مهاجمان به ارزشهای مورد قبول آنها جلوگیری به عمل میآورد و همۀ این موارد تنها با داشتن یک برنامۀ هوشیارانه میسر خواهد بود.
ایجاد مصونیت در اعضای خانواده در مقابل این آسیبها، فقط در صورتی محقق میشود که اعضای خانواده از هر لحاظ در خانواده تأمین شده باشند و کمترین گرایشی نسبت به عوامل مختلف آسیبزا نداشته باشند. همگامی و همراهی والدین با فرزندان در فعالیتهای اجتماعی از جملۀ عوامل پیشگیرانه تلقی میشود. اشتغالزایی هم عاملی برای از بین رفتن آسیب اجتماعی است. کار و فعالیت شیوۀ پیامبران، انبیاء و صالحین: است[37] و حتی اگر بدون مزد نیز صورت گیرد، از سقوط در ورطۀ خطرات اجتماعی میکاهد. در روایت آمده است:«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا نَظَرَ الرَّجُلَ فَأَعْجَبَهُ قَالَ هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَيْنِي قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِه».[38]
به هرحال، آسیبهای اجتماعی از هر نوع و مصداقی که باشند، با تدبیر آگاهانه مدیریت خانواده و برنامهریزیهای دقیق او در خانواده بیتأثیر خواهند ماند. زیرا؛ مدیر خانواده، با ارائه برنامههای مکرر مذهبی و فرهنگی، برای مواجه شدن با چنین معضلاتی به فرهنگسازی پرداخته و خانواده خویش را در مقابل خطرات احتمالی واکسینه نموده است.
بنابراین؛ اعتلای فرهنگ دینی در خانوادههای اسلامی سدی مستحکم در برابر معضلات اجتماعی است که در صورت نهادینه شدن آن در خانواده و تثبیت ارزشهای معنوی در والدین و فرزندان، امکان بروز آسیبهای اجتماعی و اثرات آنها در خانواده کاهش مییابد.
7. برنامهریزی براساس تفاوت نقشها در خانواده
نقشهای موجود در خانواده، متناسب با حالات جسمی و روحی افراد پیریزی شده است. نقش پدر به عنوان مدیر اصلی خانواده و نقش مادر به عنوان مدیر داخلی خانواده که مدیریت عواطف نیز برعهدۀ او است، از جمله نقشهای مؤثر در خانواده هستند که در کنار سایر نقشها، به ایفای نقش میپردازند.
تفاوت نقشها، تفاوت در علایق، خواستها، نیازها و… را به همراه دارد. غفلت از این موضوع، عدم تقابل مسئولیتها و اعضاء، خواستها و نیازها و در نهایت برنامهها و نقشها را به بار خواهد آورد. در صورتیکه در برنامهریزیها، به تفاوت نقشها توجه نگردد، با نقصان برنامهها، تحقق نیافتن اهداف اولیه، بروز صدمات جبرانناپذیر در روند اجرا، تأمین نشدن نیازهای خانواده، عدم تمایل افراد برای ایفای نقش و … مواجه خواهیم شد. مدیر خانواده، متناسب با همان نکتههای اساسی که در هر نقشی وجود دارد، به برنامهریزی پیرامون مسائل آن نقش میپردازد و نسبت به آن غفلت نمیورزد. چرا که او به خوبی به این نکته واقف است که تفاوت در نقشها، نیازمند ارائه برنامههای متنوع و متناسب با همان نقش است.
8. نتيجهگیری:
مدیریت خانواده از دیدگاه آیات قرآن کریم و روایات معصومین: نیازمند یک برنامهریزی اصولی است با در نظر گرفتن تمامی جوانب صورت گیرد. در واقع؛ مدیر یک خانواده اسلامی برای مدیریت درست و منطقی و برای کاهش و یا مقابله با آسیبهای موجود در سطح جامعه باید با توجه آثار و ابعاد برنامهها، تفاوتها موجود در سطح خانواده و اعضای آن، اولویتهای اصلی و ریسکپذیری طرحها و … نسبت به برنامهریزی با محوریت اهداف اصلی اقدام نماید و به مرحلۀ اجرا برساند. این امر یکی از ضرورتهایی است که دین مبین اسلام نسبت به آن اهمال نکرده و نسبت به آن تأکیدات فراوانی نموده است. بنابراین؛ باید اذعان نمود که برای داشتن یک برنامهریزی صحیح و منطقی، علم و آگاهی کلیدیترین و مهمترین نیاز مدیر خانواده است که بدون آن در واقع هیچ برنامهای به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. به تعبیر دیگر؛ برنامهریزی بدون علم و آگاهی، مصداق ضربالمثل«خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج» خواهد بود.
9. فهرست منابع
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. ابن بابويه، محمد بن على، گلچين صدوق، مترجم محمدحسین، صفاخواه، ج2، چاپ اول، تهران، فيض كاشانى، 1376ش.
4. ابن بابويه، محمد بن على، ترجمه عيون أخبار الرضا 7، مترجم حميدرضا، مستفيد، على اكبر، غفارى، ج1، چاپ اول، تهران، نشر صدوق،1372 ش.
5. ابن بابويه، محمد بن على، ترجمه من لا يحضره الفقيه، مترجم على اكبر، غفارى، محمد جواد، غفارى، صدر، بلاغى، محقق و مصحح على اكبر، غفارى، ج2،4، چاپ اول، تهران، نشر صدوق، 1367ش.
6. ابن طاووس، على بن موسى، كشف المحجه لثمره المهجه، چاپ دوم، قم، بوستان كتاب ، 1375ش.
7. اربلى، على بن عيسى، كشف الغمه في معرفه الأئمه، ج1، چاپ اول، تبريز، بنى هاشمى، 1381ق.
8. بروجردى، آقا حسين، جامع أحاديث الشيعه، محقق و مصحح جمعى از محققان، ج22، چاپ اول، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، 1386 ش.
9. پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، چاپ چهارم تهران، دنياى دانش، 1382ش.
10. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، چاپ دوم، قم، دار الكتاب الإسلامي، 1410 ق.
11. ــــــــــــــــــــــ، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، محقق و مصحح مصطفی، درایتی، چاپ اول، قم، نشر دفتر تبليغات، 1366ش.
12. حرعاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعه، ج17، چاپ اول، قم، مؤسسة آل البيت:، 1409ق.
13. حكيمى، محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، الحياه، ترجمه احمد آرام، ج1، 5، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1380ش.
14. دلشاد تهرانی، مصطفی، دلالت دولت: آیین نامۀ حکومت و مدیریت در عهدنامۀ مالک اشتر، چاپ چهارم، تهران، انتشارات دریا، 1392ش.
15. رضوی، سید حمیدرضا و دیگران، اصول سرپرستی، چاپ چهارم، بابل، نشرعلوم رایانه، 1385.
16. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغه، ترجمه محمد، دشتى، چاپ اول، قم، مشهور، 1379ش.
17. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار، چاپ اول، نجف، مطبعة حيدرية، بىتا.
18. طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم، الشريف الرضى، 1412ق/ 1370ش.
19. طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، ترجمه ابراهیم، ميرباقرى، ج2، چاپ دوم، تهران، فراهانى، 1365ش.
20. كلينى، محمدبن يعقوب بن اسحاق، الكافي، ج5، چاپ چهارم، تهران، دارالكتب الإسلاميه،1407 ق.
21. كلينى، محمدبن يعقوب بن اسحاق، گزيده كافى، ج1، چاپ اول، تهران، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، 1363 ش.
22. ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ، محقق و مصحح حسین، حسنی بیرجندی، چاپ اول، قم، دار الحديث، 1376ش.
23. منسوب به جعفربن محمد7، امام ششم7، مصباح الشريعه، چاپ اول، بيروت، اعلمى، 1400ق.
24. ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج1و2، چاپ اول، قم، مكتبه فقيه، 1410 ق.
[1] - سوره زمر(39) آیه 9.
[2]- يعقوب بن اسحاق، كلينى، محمدبن ، گزيده كافى، ج1، چاپ اول، تهران، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، 1363 ش، ص224.
[3]- على بن محمد، ليثى واسطى، عيون الحكم و المواعظ، محقق و مصحح حسین، حسنی بیرجندی، چاپ اول، قم، دار الحديث، 1376ش، ص459؛ عبد الواحد بن محمد، تميمى آمدى، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، محقق و مصحح مصطفی، درایتی، چاپ اول، قم، نشر دفتر تبليغات، 1366ش، ص58.
[4] - على بن محمد، ليثى واسطى، همان، ص461.
[5]- محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، حكيمى، الحياه، ترجمه احمد آرام، ج1، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1380ش، ص268.
[6] - همان، ص263.
[7] - منسوب به جعفربن محمد7، امام ششم7، مصباح الشريعه، چاپ اول، بيروت، اعلمى، 1400ق، ص261.
[8] - محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، حكيمى، همان کتاب، ج5، ص541.
[9] - همان، ج1، ص199.
[10] - همان، ص196.
[11] - عبد الواحد بن محمد، تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، همان، ص85.
[12] - سوره قصص(28) آیه 26.
[13] - سوره فتح(48) آیه25.
[14] - حسن بن فضل، طبرسى، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم، الشريف الرضى، 1412ق/ 1370ش، ص458.
[15] - رضوی، سید حمیدرضا و دیگران، اصول سرپرستی، چاپ چهارم، بابل، نشرعلوم رایانه، 1385، ص17.
[16] - سوره عصر(103) آیه 1.
[17] - سوره عصر(103) آیه 2.
[18] - مسعود بن عيسى، ورام بن أبي فراس، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج1، چاپ اول، قم، مكتبه فقيه، 1410 ق، ص106.
[19] - محمد بن حسن، حرعاملى، تفصيل وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعه، ج17، چاپ اول، قم، مؤسسة آل البيت:، 1409ق، ص 84؛ عبد الواحد بن محمد، تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، همان، ص152و ص238؛ محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، حكيمى، همان کتاب، ج1، ص567.
[20] - محمد بن حسن، شيخ حرعاملى، ص 84 .
[21] - محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، حكيمى، همان، ج1، ص567.
[22] - همان، ص 568.
[23]- همان، ص 568؛ محمد بن حسين، شريف الرضى، نهج البلاغه، ترجمه محمد، دشتى، چاپ اول، قم، مشهور، 1379ش ، ص402؛ ابن طاووس، على بن موسى، كشف المحجه لثمره المهجه، چاپ دوم، قم، بوستان كتاب ، 1375ش، ص231.
[24] - محمدرضا، حكيمى، محمد، حكيمى، على، حكيمى، همان، ج1، ص 568.
[25]- همان.
[26]- همان.
[27]- مصطفی، دلشاد تهرانی، دلالت دولت: آیین نامۀ حکومت و مدیریت در عهدنامۀ مالک اشتر، چاپ چهارم، تهران، انتشارات دریا، 1392ش، ص567.
[28] - سوره عصر(103) آیات 2- 1.
[29]- ابو القاسم، پاينده، نهج الفصاحه، چاپ چهارم تهران، دنياى دانش، 1382ش، ص257.
[30]- محمد بن على، ابن بابويه، ترجمه من لا يحضره الفقيه، مترجم على اكبر، غفارى، محمد جواد، غفارى، صدر، بلاغى، محقق و مصحح على اكبر، غفارى، ج4، چاپ اول، تهران، نشر صدوق، 1367ش، ص206؛ محمد بن على، ابن بابويه، گلچين صدوق، مترجم محمدحسین، صفاخواه، ج2، چاپ اول، تهران، فيض كاشانى، 1376ش، ص190.
[31]- محمد بن على، ابن بابويه، ترجمه عيون أخبار الرضا 7، مترجم حميدرضا، مستفيد، على اكبر، غفارى، ج1، چاپ اول، تهران، نشر صدوق،1372 ش، ص530؛ محمد بن على، ابن بابويه، ترجمه من لا يحضره الفقيه، ج2، همان، ص175.
[32] - حسن بن فضل، طبرسى، مكارم الاخلاق، ج2، همان، ص383.
[33]- على بن عيسى، اربلى، كشف الغمه في معرفه الأئمه، ج1، چاپ اول، تبريز، بنى هاشمى، 1381ق، ص385.
[34] - محمد بن حسين، شريف الرضى، نهج البلاغه، همان، ص545.
[35] - سوره رعد(13) آیه 28.
[36] - سوره بقره(2) آیه 223.
[37]- كلينى، محمدبن يعقوب بن اسحاق، الكافي، ج5، چاپ چهارم، تهران، دارالكتب الإسلاميه،1407 ق، ص 76؛ محمد بن حسن، شيخ حر عاملى، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعه، همان، ج17، ص39.
[38]- محمد بن محمد، شعيري، جامع الأخبار، چاپ اول، نجف، مطبعة حيدرية، بىتا، ص139؛ آقا حسين، بروجردى، جامع أحاديث الشيعه، محقق و مصحح جمعى از محققان، ج22، چاپ اول، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، 1386 ش، ص296.v
صفحات: 1 · 2
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1396-06-06] [ 02:08:00 ب.ظ ]
|