اما کمتر زنی به فکر اعتراض و انتقاد از شرایط خود در خانواده و جامعه بود. تا اینکه نخستین رویارویی ها با مظاهر تمدن غرب و مطرح شدن خواسته های جدیدی چون پارلمان، قانون و… رواج بحث های انتقادی از سوی روشنفکرها، خواب آرام سنت را برآشفت و از آن پس وضعیت زنان به عنوان بخشی از عامل عقب ماندگی جامعه ایران مورد توجه قرار گرفت.
به رغم طرح بحث های روشنفکری به چالش کشیده شدن فرهنگ پدرسالار حاکم بر جامعه و اقدامات چندی که زنان در جریان انقلاب مشروطه انجام دادند، دستاورد این انقلاب برای زنان چیزی نبود جز قانونی شدن حاشیه نشینی آنها (ماده 10 و 13 قانون انتخابات مصوب 1329 هـ.ق زنان را از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم ساخت).
در دوران حکومت رضاشاه، در راستای اجرای سیاست های شبه مدرنیستی و مقابله با سنت، کشف حجاب اجباری، را به جامعه زنان تحمیل کرد و در نتیجه گروهی را برای دل کندن از همان حضور اجتماعی محدود مصمم تر کرد و گروهی دیگر را به بهای جدا شدن از سنت و ارزش های آن روانه اجتماع ساخت. این شکاف در دوران پهلوی دوم به اوج خود رسید و به رغم اقدامات سطحی و تبلیغاتی حکومت در اعطای حق رای به زنان و اصلاح برخی قوانین مرتبط با آنها نتوانست پاسخگوی آزادی و حقوق مدنی مورد انتظار زنان باشد.
آنچه شگفتی همگان را برانگیخت حضور یکپارچه زنان اما با شکلی متفاوت از الگوهای مرسوم گذشته در عرصه مبارزات انقلابی بود. زنانی که از یک سو مانند الگوی سنتی زن مسلمان حجاب داشتند و از سوی دیگر فعالانه در عرصه اجتماع برای تعیین سرنوشت و احقاق حقوق خود و هموطنان شان به پا خاسته بودند.
مطالعات متعددی درباره چرایی و چگونگی مشارکت اجتماعی - سیاسی زنان در مبارزات انقلابی صورت گرفته که هر یک با فرضیه های متفاوت در صدد پاسخ به این مساله بوده اند.پس از کودتای 28 مرداد 1332 و تثبیت قدرت حکومت دیکتاتوری سلطنتی، اجرای سیاست های امنیتی - پلیسی، توسعه سرمایه داری وابسته و اجرای برنامه های شتابان نوسازی اجتماعی و اقتصادی ترویج زندگی مصرفی و الگوهای رفتاری غرب و… بافت اجتماعی جامعه را به شدت متحول کرد. سیاست های اسلام زدایی و عبور از مذهب حکومت در کنار تحولات اجتماعی - اقتصادی به ظهور نسل جدیدی از روحانیون و روشنفکران مذهبی انجامید که با قواعد فکر و عمل متفاوت از روحانیون سنتی به تدوین و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطوح مختلف جامعه پرداختند و این گفتمان به واسطه قوت و کارآمدی خود در واسازی گفتمان های موجود در جامعه یعنی گفتمان سنتی (که با تحریم و نفی کامل آموزه های مدرن در برخورد با سنت به شیوه یی متعصبانه و غیرنقادانه برخورد می کرد) و گفتمان مدرنیزاسیون (که با نفی کامل سنت در تلاش برای اخذ آموزه های مدرن غربی به صورتی تقلیدی و گزینشی عمل می کرد) و ارائه مفصل بندی مناسبی از اجزای هر یک از آنها که واجد نقاط قوت هر دو و فاقد نقاط ضعف آنها بود توانست مخاطبان هر یک از آن دو گفتمان را درون خود جذب کند.
از مهمترین تدوین کنندگان این گفتمان امام خمینی(ره) بود که با استفاده از روش شناسی فقه پویا نگرشی کاملاً متفاوت نسبت به زن را در جامعه ایران آن روز ارائه کردند و زمینه مشارکت سیاسی زنان را در عرصه مبارزات ضد رژیم قبل از پیروزی انقلاب و همه عرصه های سیاسی - اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی پس از پیروزی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی فراهم آوردند.
مروری هر چند اجمالی بر آثار و اندیشه ها و سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) نشانگر آن است که می توان دیدگاه های ایشان در مورد زنان را ذیل سه مقوله جای داد؛
1- تبیین الگوی مطلوب زن مسلمان؛ تاکید ایشان بر این زمینه بر محور تبیین شخصیت الگویی بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) استوار بود. (تبیان 50-13) در این الگوسازی ها به نقش اجتماعی زن مسلمان تاکید می شود که ضمن رعایت قوانین و قواعد اسلامی در اجتماع حضوری موثر و تعیین کننده دارد.
2- توصیف وضعیت عینی و اجتماعی و فرهنگی زمان پیش و پس از انقلاب اسلامی؛ اندیشه های ایشان در این بخش بر آسیب شناسی وضعیت اجتماعی - فرهنگی زنان پیش از انقلاب اسلامی و تبیین جایگاه و نقش ارزشمند زنان مسلمان در نهضت های اسلامی معاصر به ویژه انقلاب اسلامی ایران و در جوامع اسلامی متمرکز می شود.
3- ارائه راهبردها ورهنمودهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مربوط به مساله زنان در راستای موضع گیری خویش نسبت به آنها در برهه های مختلف نهضت اسلامی.
در توضیح جایگاه زنان در اندیشه امام خمینی(ره) برای نمونه به محورهای برجسته یی چون نقش سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اشاره می کنیم.
نقش سیاسی زنان مسلمان در اندیشه اجتماعی - سیاسی حضرت امام خمینی را می توان در فرآیند حرکت سیاسی یعنی مراحل پیدایش و پیروزی حرکت اسلامی، استمرار و تداوم انقلاب اسلامی، شناسایی و تبیین کرد.
نقش سیاسی زنان در شکل گیری نهضت اسلامی
امام با استفاده از مثال های عینی از جنبش های سده اخیر به ویژه جنبش تنباکو، جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، به ارائه دیدگاه خویش درباره نقش زنان مسلمان در جنبش ها و انقلاب اسلامی پرداخته اند. مضامین اصلی اندیشه های ایشان در این زمینه عبارتند از؛
الف - خاستگاه درونی نقش سیاسی زنان مسلمان در شکل گیری نهضت اسلامی وامدار اصولی مانند اصل آزادی فعالیت سیاسی، مجاهدت انسانی، ایثار و فداکاری، شجاعت، صلابت، حماسه، همت والا و مقاومت و جانبازی، قدرت و تعهد، عفت و عصمت و تحول روحانی آنان، وحدت کلمه و همیاری ایشان با مردان در جریان نهضت و شهادت طلبی آنان است.
ب - نقش زنان مسلمان در پیشگامی و راهبری نهضت اسلامی به ویژه در هماهنگی و دوشادوشی با مردان در جریان شکل گیری نهضت و به ویژه در تحولات فرهنگی - اجتماعی فراگیر جامعه در حال نهضت و فرآیند تداوم و استمرار انقلاب اسلامی در چارچوب حکومت اسلامی نیز، سهم بسزایی دارد. تاکید ایشان برخلاف بسیاری از اندیشمندان مبنی بر تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی نشانگر آن است که زن یک شهروند و یک عضو از مجموعه عناصر و اعضای انسانی جامعه است مانند مرد.
زن و مرد هر کدام یک عنصر از سیستم کلان جامعه و زنان و مردان مجموعه های بزرگ تر زیرمجموعه آن سیستم کلان هستند. آنها با ویژگی های خاصی چون شعور، عاطفه، اراده و عملکرد زنانه نقش اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متناسب با عناصر یاد شده بر عهده می گیرند. تایید این مدعا را در بیانات ایشان اینگونه می یابیم «از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد بله در بعضی موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارند.» (صحیفه امام، ج 4، ص 364).
برای رعایت اختصار می توان مضامین اصلی اندیشه امام نسبت به نقش و مسوولیت زنان را در جامعه اسلامی ذیل حوزه هایی چون فرهنگ سیاسی، مدیریت سیاسی و اقتصاد سیاسی چنین برشمرد.*
فرهنگ سیاسی
- آزادی اعتقاد بیان برای زنان در امور مربوط به مدیرت نظام اسلامی و حق تقاضای مسائل اساسی از دولت در نظام اسلامی
- همکاری زنان و مردان در فعالیت های سیاسی- اجتماعی برای توسعه نظام اسلامی
- لزوم پذیرش فرهنگ و اندیشه آزادی زن برای سازندگی سرنوشت خویش و مقدرات اساسی مملکت اسلامی
- لزوم حفظ تحول فکری و روحی منبعث از نهضت اسلامی در زنان و دخالت در امور
- نقش اساسی در پاسداری از کیان انسانی اجتماعی و جهت شجاعت و صلابت زنان در راه حفظ انقلاب اسلامی و پیشبرد آن
- لزوم استمرار تعهد و مسوولیت زنان نسبت به کشور و ملت های ستمدیده در جریان تداوم نهضت اسلامی
مدیریت سیاسی
- حق دخالت سیاسی برای زن در تمامی شئون نظام اسلامی مرتبط با سعادت و نیکبختی ملت
- عهده دار شدن مدیریت توسط زنان کارآمد در نظام اسلامی مناسب با مقام انسانی خود
- اشتغال زنان به جهاد فی سبیل الله در سرتاسر جامعه اسلامی
- رویارویی با توطئه های گوناگون علیه نظام اسلامی در سرتاسر سرزمین های اسلامی
- حق رای و مشارکت زنان در انتخابات و حضور در قوای مقننه کشور و لزوم آن
یادآوری این نکته ضروری است که نقد شدید امام به مساله آزادی سیاسی زنان و حق آنها برای انتخاب شدن و انتخاب کردن که طی لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در سال 1341 مطرح شده بود بیشتر اعتراضی بود به عملکرد حکومت نه نفس حقوق زنان. مخالفت امام با این موضوع در آن مقطع زمانی باعث شد که برخی از محققان در بررسی های خود به این نتیجه برسند که امام در اعتقاد خود به آزادی و مشارکت اجتماعی زنان که بیشتر در سال های اوج حرکت انقلابی مردم مطرح شده بود راسخ نبوده و از آن به عنوان ابزار سیاسی استفاده کرده اند در حالی که بیانات ایشان در مخالفت با این لایحه و همچنین اقدامات و عملکرد ایشان در سال های پس از انقلاب در رابطه با زنان نشان می دهد آنچه ایشان با آن مخالفت می کرد عبارت بود از حضور زنان در حکومت سلطنتی و انجام حرکتی که منجر به تقویت نظام دیکتاتوری شود و همچنین حضور اجتماعی زنان بدون توجه به قواعد اسلامی، ولی اصل حضور و مشارکت زنان از نظر ایشان بلااشکال و حتی ضروری بوده است چنانچه در سال 1343 طی سخنانی، نظر خود را درباره حضور زنان در مجلس چنین عنوان می کند؛ «این مملکت مترقی، چه می گویی؟ چه می گویید شماها؟ مگر با الفاظ می شود؟ مگر با چهارتا زن فرستادن غبهف مجلس ترقی حاصل می شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا زن های تان ترقی غدرست کنندف؟ ما می گوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزی نیست… ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم؟» (صحیفه امام جلد 1 صفحه 305)تاکید ایشان در خصوص فرهنگ سازی مناسب برای فراهم کردن شرایط برای حضور فعالانه زنان مسلمان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را می توان چنین خلاصه کرد؛
- نقش زنان در تربیت و سازندگی افراد جامعه و جامعه اسلامی به ویژه جوانان موجد و سهم بزرگ آنها در انقلاب و نظام اسلامی
- نیازمندی جامعه اسلامی به حضور و جهاد زنان برای پیشبرد مسیر نهضت اسلامی
- نقش و وظیفه عظیم زنان در بنای جامعه اسلامی و هدایت فعالیت های اقتصادی نظام از طریق مشارکت در سازندگی و ریشه کن کردن فقر و استضعاف
- آزادی زنان در حوزه های گوناگون فعالیت های اقتصادی
- لزوم تلاش بانوان در تربیت نیروهای توانا برای انجام کارها و فعالیت های مفید و عمرانی برای کشور
- نقش عظیم زنان در سازندگی جامعه اسلامی برای قطع وابستگی به نظام های خودکامه
- پیشگامی زنان مسلمان در مجاهدات مالی و فقرزدایی و استضعاف زدایی از جامعه اسلامی و دیگر فعالیت های اقتصادی در جهت توسعه و اعتلای نظام اسلامی
- ضرورت وقف امکانات خود از سوی بانوان برای اسلام در نظام اسلامی
بنابراین ملاحظه می شود در اندیشه امام زن مسلمان نه تنها قادر به اجرای نقش سیاسی و فرهنگی در جامعه اسلامی است بلکه به خوبی می تواند و می بایست در عرصه های اقتصادی نیز به گونه یی موثر نقش آفرین باشد. در واقع نقش اقتصادی زنان، رفتار و سلوک مورد انتظار جامعه اسلامی از زنان مسلمان است و به عبارتی دیگر نقش اقتصادی زنان مسلمان را می توان همچون یک مدل فرهنگی برآمده از اندیشه دینی و فرهنگ جامعه دینداران و مرتبط با پایگاه معینی دانست که جامعه اسلامی برای زن مسلمان می پذیرد و در نتیجه دربرگیرنده طرز تلقی ها، ارزش ها و رفتارهایی است که جامعه اسلامی برای یک زن یا زنان مسلمانی که آن پایگاه معین را احراز کرده اند تعریف می کند.
طبق اندیشه امام در این مقوله زنان مسلمان در حوزه های گوناگون تولید، توزیع، مصرف و تجارت، دارای حق انتخاب کار و شغل هستند و در فعالیت های اقتصادی خویش آزادند اصول و شاخص های توضیح دهنده ماهیت و حوزه های آزادی زنان در فعالیت های اقتصادی نیز جاری هستند که پس از این خواهند آمد.
امام (ره) بر آنانند که؛
- زنان دارای حق کار، حق انتخاب شغل و آزادی فعالیت اقتصادی می باشند.
- زنان دارای حق مالکیت، حق مدیریت اقتصادی و حضور در زمینه های مختلف کشاورزی، صنعتی، تکنولوژیک و اطلاعاتی می باشند.
- هدف از فعالیت های اقتصادی زنان اگرچه به عنوان یک هدف جزیی و مرحله یی می تواند بالا بردن سطح بهره بری مادی و اقتصادی باشد، لیکن همین انگیزه و هدف اقتصادی بایستی در راستای اهداف سیاسی- فرهنگی جامعه و نظام اسلامی در مقولاتی مانند بسط عدالت اجتماعی، رشد و بالندگی، تامین رفاه عمومی، گسترش فرهنگ و دانش انسانی، توسعه اخلاق و معنویت انسانی باشد.
- نقش اقتصادی زنان تابعی از نقش های اجتماعی و فرهنگی- سیاسی آنان در جامعه و نظام اسلامی است بنابراین نقش فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه اسلامی معرف اصلی پایگاه زنان در جامعه اسلامی می باشد و نه نقش و فعالیت های اقتصادی آن- زن دارای استقلال اقتصادی است و این بدان معنی است که در انتخاب فعالیت های اقتصادی و بهره برداری از دستاوردهای مادی این فعالیت ها و مالکیت آنها مستقل، آزاد و مختار است.
- زن الزامی در تامین مالی و اقتصادی خانواده ندارد و درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی اش تنها در ملک وی می باشد.
- مسوول و عهده دار تامین بودجه و توان اقتصادی خانواده مرد می باشد.
- همکاری زنان با مردان در صحنه های اقتصادی در راستای پیاده سازی آرمان های اسلامی افتخار رهبری و جامعه و نظام اسلامی است.
این اشاره مختصر به گوشه یی از اندیشه های امام خمینی در مورد زنان و مقایسه آنها با اندیشه ها و نگرش های رایج در جامعه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی می تواند راهگشای ما در ارزیابی این تحول و تغییر مثبت در جایگاه و منزلت زن در سپهر عمومی جامعه ایران اسلامی باشد.
منبع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران
صفحات: 1 · 2
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1396-11-17] [ 06:03:00 ب.ظ ]
|