1. مقدمه

سحر و جادو عملی غیر الهی است که توسط شیطان برای انحراف و نابودی نوع بشر به وجود آمده است. و نوسط آن در زمین نشر و بسط داده شده است. در واقع می توان جادو را یکی از ابزار مهم شیطان برای اغفال بشر و انحطاط و نابودی وی دانست که در طول سالها تلاش نموده که با کمک آن مانع گسترش فرامین الهی در میان انسان ها شود. زمان دقیق جادو به دنیای انسان ها اطلاع چندانی در دست نیست اما شاید بتوان آن را همزمان با رسالت انبیاء الهی دانست و طبق اسناد موجود در قرآن به وضوح به شیوع جادو و جادوگری در زمان حضرت سلیمان (ع) اشاره نمود. این تحقیق تلاش اندکی نموده تا این مساله را بیان کند که سحر و جادو واقعیت دارد و آثار مخربی هم در زندگی انسان ها می گذارد که خداوند متعال هم در قرآن کریم به آن اشاره نموده است و کسی که دچار این بیماری می شود باید به راه حل هایی که قرآن و روایات بیان کرده مراجعه کند و به خدا پناه ببرد به افراد ساحر و سودجو در جامعه نباید مراجعه کنند.

2-1. معنای لغوی سحر

معنای لغوی سحر- بنابر آنچه که بعضی از اهل لغت گفته اند- عبارت است از آنچه که ماخذ و ریشه آن لطیف و دقیق است (یعنی مانند شیء و لطیفی است که با چشم دیده نمی شود، مثل هوا، گاز، امواج رادیویی). بعضی دیگر از اهل لغت گفته اند، سحر برگرداندن و تغییر دادن شیء از ظاهر آن است. گروه سومی از لغویان گفته اند سحر خدعه و فریبکاری است. گروه چهارم از اهل لغت گفته اند، سحر عبارت است از تبدیل کردن باطل به صورت حق (انحصاری، 1388: ص 180).

2-2. معنای اصطلاحی سحر

سحر در اصطلاح دارای معنای متعددی است. از جمله این که سحر نیرنگ و خیال پردازی هایی است ه حقیقتی ندارد نظیر شعبده بازی و تردستی و یا جلب معاونت شیطانها از راههای خاص و کمک گرفتن از آنان. آیت الله جوادی آملی می نویسد: «سحر حق را به صورت باطل درآوردن است و منصرف ساختن دیده یا قلب از حق و واقعیت است. به خلاف آن که باطل است و حقیقت ندارد» (جوادی آملی، 1393: ص 651).

2-3. ماهیت سحر و اسباب آن

اعمال خارق عادت و غیر عادی بر چند قسم است. قسمی از آن علت مادی و محسوس و عادی دارد اگرچه خودش غیرمحسوس است. نظیر سم خوردن و نمردن اگرچه کاری خارق عادت است ولی منشا آن که تکرار و تمرین متمادی در این کار است، امری عادی و طبیعی است. کارهایی که دارای علل و اسباب طبیعی است یعنی نتیجه و خاصیت مواد و عناصر شناخته شده ای است که برای کسی تحت تاثیر آن قرار می گیرد، خواص آن ماده ناشناخته است مانند جیوه که جادوگران آن را در ریسمان و چوبدستی های خود تعبیه کرده اند و در برابر نور خورشید این ریسمانها به سرعت به حرکت درمی آمدند. این قسم به جهت سرعت عمل به حس نمی آید مانند اینکه کسی روی طناب به گونه ای و با سرعتی حرکت می کند کسی او را نمیبیند، این قسم همان شعبده معروف است. قسم سوم اموری است که علل و مبادی غیر مادی و غیر محسوس دارد، نظیر پیش گویی و گزارش از آینده که گاهی از مرتاضان و ساحران و کاهنان سر می زند و در بعضی از موارد مطابق با واقع و در مواردی دیگر مخالف با واقع است. سحر از قسم سوم است تعلیل این گونه از امور به عهده قدرت اراده و قدرت روح است، روحی که در حقیقت انسانی اصالت دارد یعنی اگرچه انسان دو حقیقت مجزا از هم به نام روح و بدن ندارد بلکه حقیقت متحد و واحدی است که مرکب از روح و بدن است.

 

اما علومی که هر کدام کارهای خارق عادت را پی ریزی و انجام می دهند به شرح زیر است:

1- سیمیا: علمی است که از آمیختن قوای ارادی و با قوای مادی برای دست یابی بر تصرفات در خیال که آن را «جادوی چشم» می گویند. این علم و فن از بارزترین مصداق های جادوگری است.

2- لیمیا: علمی است که از کیفیت تاثیر قدرت اراده و روح به وسیله ارتباط آن با ارواح بزرگ مانند ارتباط با فرشتگانی که موکل ستارگانند گفتگو دارد این علم همان فن تسخیر است چون به وسیله ی آن ارواح قوی یا جنیان را تسخیر کرده و از آن کمک می گیرند.

3- هیمیا: علمی است که از ترکیب قوای عالم بالا با عناصر پایین برای دست یابی به تاثیرات عجیب بحث می کند و آن را «طلسمات» گویند که مبتنی است بر وجود ارتباط میان ستارگان قرار گرفتن آنها در آسمان با حوادث مادی و طبیعی و این که اگر شکل خاصی از آن را که مناسب با حادثه ای مانند مرگ یا حیات کسی است با صورت مادی آن ترکیب کنند مراد حاصل می شود.

4- ریمیا: علمی است که از استخدام قوای مادی برای دست یابی به اثار آن سخن می گویند به گونه ای که برای حس انسان این گونه جلوه کند که اثر حاصل از آن خارق العاده است و آن را «شعبده» گویند.

5- کیمیا: علمی است که از چگونگی تبدیل بعضی از عناصر به برخی دیگر سخن می گوید.

6- علم اعداد و حروف: آن علمی است که از ارتباط اعداد و حروف برای کشف مطالب با قرار دادن اعداد و حروف مناسب در جدول های مثلثی و مربعی یا شکل دیگر سخن می گوید و گویا همان علم جفر است (جوادی آملی، 1393: صص696-695). از بارزترین مصادیق این علم «علم سیمیا» است که آن را «جادوی چشم» می گویند. و علمی است که مرتاضین و بعضی اشخاص بروز می کند و انسان ابتدا تصور می کند که برخلاف عادت و طبیعت است ولی با دقت نظر معلوم می شود که این عمل با اسباب طبیعی از قبیل تمرین و عادت همراه است منتها خلاف حقیقت را نشان می دهد و اشیایی را که واقعیت خارجی ندارد در نظر معلوم به صورت واقعی جلوه می دهد و در هر حال سحر چیزی نیست که وجود آن را بتوان انکار کرد یا به خرافات نسبت داد چه در گذشته و چه در امروز (بروجردی، 1366: ص 231).

2-4. اقسام سحر

براستی که سحر چند قسم می باشد:

1- سحر طایفه ی کلانی ها که در روزگاران قدیم زندگی می کردند، ایشان قومی ستاره پرست بوده و گمان می کردند ستارگان مدّبر این عالم هستند و خیرات و شرور و سعادت ها و نحسی ها از ستارگان صادر می شود.

2- سحر صاحبان تخیل و نفوس قوی.

3- کمک گرفتن از ارواح زمینی«اجنه» بعضی از فلاسفه وجود جن را انکار نموده ولی بزرگان فلاسفه وجود آن را اثبات کرده اند.. اجنه در بین خودشان مختلف هستند. بعضی جزء خوبان هستند که آنها اجنه ی مومن می باشند و بعضی جزو شرورها هستند که آنها اجنه ی کافر و شیطان می باشند.

4- تخیلات و فریب دادن چشم، مثلا کسی که سوار کشتی است گمان می کند که خودش ایستاده و دریا حرکت می کند.

5- اعمال عجیبی که بواسطه ی ترکیب وسایل و ابزار ایجاد می شود که ترکیب آنها بر طبق قواعد و اصول هندسی می باشد، مانند تصور رقّاص که می رقصد، و تصور دو اسب سواری است که با یکدیگر می جنگد.

6- کمک گرفتن از خواص ادویه، مثلا بعضی از ادویه جات که حافظه را کم میکند و یا عقل را از بین می بردیا دخانیات مست کننده (مانند دود حشیش) و یا عصاره ی بنگ که در نقل قرار داده می شود، در غذا ریخته شود. استفاده از خواص ادویه جات را به هیچ وجه نمی توان انکار نموده و اثر آهن ربا بر این مطلب است (همان طور که آهن ربا اثر دارد و آهن و فولاد را جذب می کند، دواجات نیز اثر دارند).

7- تعلیق قلب، بدین معنا که ساحر ادعا می کند علم کیمیا و علم سیمیا و اسم اعظم را می داند تا که عوام به سوی او متمایل شوند در حالی که ادعای او هیچ پایه و اساسی ندارد.

8- سخن چینی

و بعضی از آنها را ابن منصور طبرسی در کتاب احتجاج در حدیثی ذکر نموده است به این بیان که: زندیق مصری از اما صادق (ع) درباره ی مسائل زیادی سوال کرده است: یکی از آن مسائل عبارت است از : زندیق به امام (ع) گفته است: مرا آگاه کن که اصل سحر چیست؟ و ساحر چگونه بر انجام کارهای عجیب قدرت پیدا می کند و چه کاری انجام می دهد؟ امام صادق (ع) فرمودند: بدرستی که سحر اقسام گوناگونی دارد، یکی از آن اقسام به منزله ی طبّ است، همانطور که اطباء برای هر مرضی دوائی قرار داده اند، علمای سحر نیز از طریق حیله و مکر برای هر صحّتی آفتی قرار می دهد و برای هر سلامتی مرضی به وجود می آورند، و برای هر معنایی حیله و فریبی بکار می برند و نوع دیگر از سحر بر داشتن شیء با با سرعت و انجام سریع حرکات دروغین و غیر واقعی و انجام کارهای نامرئی و دور از چشم بیننده است، و قسم دیگر سحر آن است که دوستان شیاطین از شیاطین یاد می گیرند.

زندیق گفت شیاطین از کجا به سحر علم پیدا می کنند؟

امام (ع) فرمودند: همان طور که اطباء به طب علم پیدا می کنند، بعضی از آنها از راه تجربه به دست می آید و بعضی از راه آزمایش و تحلیل و بررسی.

زندیق گفت: نظر شما درباره ی هاروت و ماروت که از ملائکه بودند و اینکه مردم می گویند «آن دو به مردم سحر می آموختند» چیست؟ امام (ع) فرمودندک هاروت و ماروت در جایگاه آزمایش و امتحان بودند، ذکر و تسبیح آن دو این بود که امروز اگر انسان فلان کار را انجام دهد فلان مطلب رخ می دهدو اگر با فلان چیز معالجه شود فلان نتیجه را دارد سپس مردم ذکر و سبیح آن دو را یاد گرفتند، پس آن دو به مردم می گفتند: ما وسیله ی ازمایش هستیم، چیزی را از ما یاد نگیرید که به ضررتان است و برای شما نفعی ندارد. زندیق گفت: آیا ساحر قدرت دارد که به واسطه ی سحر خود انسان را به صورت سگ یا الاغ غیر آن تبدیل کند؟ امام (ع) فرمودند: ساحر عاجزتر از این حرفها است و ضعیف تر از آن است که که بتواند خلق را تغییر دهد. همانا کسی که بتواند ترکیبی را که خداوند متعال قرار داده باطل نماید، و صورت خلق را تغییر دهد، پس او در خلقت شریک خداوندی است که بسیار بالاتر و برتر از آن است که شریک داشته باشد، اگر ساحر می توانست این کارهایی که را که تو می گویی انجام دهد قطعا پیر شدن و آفت و امراضی را از خود دور می کرد، و از سفید شدن موی سرش و آمدن فقر در زندگی خویش جلوگیری می نمود (در حالی که هیچ یک از این کارها را نمی تواند انجام دهد). و همانا یکی از بزرگترین سحرها سخن چینی است چرا که به واسطه ی سخن چینی بین دوستان تفرقه می افتد و بین افرادی که بواسطه ی آنها صاف و پاک است، دشمن به وجود می آید و به واسطه ی آن خون ها ریخته می شود و خانه ها نابود می شود و پرده ها دریده می شود و سخن چین بدترین کسی است که روی زمین پا گذاشته است بنابراین گفتار صحیح تر در مورد سحر این است که بگوئیم: سحر به منزله ی طبّ است بدرستیکه ساحر مرد را علاج می کند، به این صورت که از مجامعت او با زنان جلوگیری می کند اما طبیب می آید و او را به صورت دیگر معالجه می کند و او را از امراض دور می نماید… تا آخر حدیث (شیخ انصاری، 1388: صص 191-19).

2-5- مصادیق سحر و مقایسه ی آن با موارد مشابه

سحر مصادیق متعددی دارد:

1- دعانویسی: در حدیثی بسیار تکان دهنده و پند آموز از حضرت رسول (ص) امده است که سه گناه است که اثراتش در همین دنیا به شخص می رسد و به آخرت نمی رسد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و دعانویسی و سحر برای کسی که خبر ندارد.

دعانویس به فردی می گویند که با استفاده از نوشتن متون کتب مخصوص روی اجسامی مانند قفل کلید و کاسه یا روی کاغذ سعی در برطرف کردن مشکل مراجعه کنندگانشان دارند. عقوبت دعا نویسی در این دنیا: گره در کارش می افتد- حتی با یک بار مراجعه به دعانویس و گرفتن دعا برای شخصی که روحش هم خبردار نیست و ناراحتی های عصبی که حضرت علی علیه السلام از آن به چند مورد اشاره دارد برای فرد دعانویس اتفاق می افتد که شامل بی قراری، بدخلقی، بدخوابی، استرس و از همه مهم تر ترس و وحشت بر جانش می افتد، خدا او را به خلق وا می گذارد و بی آبرو می شود.

خواندن و نوشتن دعاهایی که منتسب به معصومین و معتبر برای رفع گرفتاریهایی مانذ بیماری چشم زخم و وسوسه و … از نظر اسلام و فقها صحیح و پسندیده است. مقام معظم رهبری در پاسخ به سوالی در زمینه ی دعانویسی و تبرک به دعاها فرمودند اگر دعاها از ائمه ی اطهار علیهم السلام باشد یا مضامین آنها حق باشد تبرک جستن به آنها اشکال ندارد همان گونه که تبرک جستن به دعاهای مشکوک به این امید که از معصوم علیه السلام باشندف اشکالی ندارد. و دریافت یا پرداخت مبلغی به عنوان اجرت نوشتن دعاهای وارده اشکال ندارد (آیت الله خامنه ای، 1395).

2- شعبده بازی: شعبده عبارت است از عمل سرگرم کننده که زیرکانه و با حرکت بسیار تند دست انجام می گیرد و موجب فریب و شگفتی بیننده می شود و در حقیقت شعبده باز، کارهای عادی و متعارف را با تردستی و سرعت زیاد، غیر متعارف و شگفت انگیز جلوه می دهد و از این طریق ذهن بیننده را به خود مشغول کرده او را در برابر امری شگفت قرار می دهد. بنابراین، شعبده پدیدار شدن چیزی با اسباب عادی و متعارف است. اما از آنجا که با سرعت بالایی انجام می گیرد، بیننده تصور می کند بدون سبب عادی پدید آمده است و از این رو شگفت زده می شود (سیرخوئی، 1385: صص 290-288). فرق سحر با شعبده بنا بر این تعریف، آنچه با شعبده پدیدار می گردد امری است واقعی نه خیالی برخلاف سحر که بسیاری از فقها آن را خیالی محض می دانند. برخی شعبده را مرادف معنای سحر دانسته و گفته اند: شعبده عملیات تاثیرگذار بر قوه ی خیال است و شعبده باز با تصرف در مخیله ی فرد، انواع شکل ها و صورت های خیالی را در آن ایجاد نموده و در مرحله ی بعد با قوه ی نفسانی خود آن اشکال را در فضایی حسّی به بینندگان منتقل می کند به گونه ای که آنان، آنها را امری واقعی می بینند در حالی که حقیقت آنها نمود است نه بود (حسینی زبیدی واسطی، 1392، واژه ی شعوذه).

احکام شعبده: شعبده به معنای دوم از مصادیق سحر به شمار می رود و احکام آن را دارد لیکن به معنای نخست (تردستی) آیا حرام است یا نه اختلاف می باشد مشهور فقها نیز آن را حرام می دانند بنا بر قول به حرمت آموختن و آموزش دادن آن جهت عمل و نیز گرفتن اجرت در ازای یاد دادن آن حرام و اکل مال بالباطل است (شیخ طوسی، 1385: ص 366).

3- هیپنوتیزم: اصل واژه هیپنوتیزم از واژه ی یونانی به معنای «خواب» مشتق شده است، ولی در هیپنوتیزم علاوه بر قدرت تفکر، امکان محبت، قضاوت، راه رفتن و غیره نیز وجود دارد. فکر هیپنوتیزم شونده روی موضوع خاصی تمرکز فوق العاده ای می کند و بین او و فرد هیپنوتیزور ارتباط عاطفی خاصی برقرار می شود که در خواب نظیر آن را مشاهده نمی کنیم. تعریفی که می توان برای هیپنوتیزم ارائه نمود چنین است: هیپنوتیزم یک حالت روحی خاص شبیه خواب آلودگی و القایی و ارادی است و در آن هوشیاری و آگاهی سوژه فوق العاده افزایش می یابد. این آگاهی معمولا بر روی مطالبی تمرکز می کند که توسط هیپنوتیزم به او ارائه می شود. در حالت هیپنوتیزم تلقین پذیری فرد و قدرت تخیلات و تصورسازی ذهن افزایش می یابد و هر چه درجه ی هیپنوتیزم عمیق تر شود، این خصوصیات نیز قوی تر می گردند (اورماند، 1372: ص 149). دلایل جایز نبودن سحر و هیپنوتیزم: (1) خارج ساختن مسیر زندگی از مجرای عادی و طبیعی، (2) زمینه بسیاری از فریبکاری ها و شادی ها چنان که اکنون از طریق هیپنوتیزم و اسپرتیسم و در گذشته از طریق سحر و جادو و فال گیری مرسوم بوده است، (3) احیانا موجب کشف و افشای اسرار دیگران شدن، زیرا یکی از کارهای خواب واره گر خواندن ذهن شخص مورد نظر است، (4) تصرف غیر اختیاری در نفوس دیگران.

4- فالگیری: فال به معنای «شگون، پیش بینی و پیش گویی» آمده است (عمید، 1389: ص 784). در زبان عربی «فال» می گویند که به معنای خوشبینی و تفال به نیکی و خوبی و ضد «طیره» (شوم) است. فال و فالگیری از دیدگاه اسلام: فال نیک و بد زدن در میان همه ی اقوام بوده و هست و به نظر می رسد سرچشمه ی آن عدم دسترسی به واقعیات و ناآگاهی از علل واقعی حوادث است (مکارم شیرازی، 1374: ص 52). بدون شک فال نیک و بد، اثر طبیعی و تکوینی ندارد ولی دارای آثار روانی هستند چرا که فال نیک امیدآفرین است در حالی که فال بد موجب یاس و نومیدی و ناتوانی در انجام یا ترک کاری می شود، بنابراین نمی توان به صورت کلی فال را خرافه پنداشت همان طور که در سخنان پیشوایان معصوم (ع) اعتقاد به فال نیک سفارش شده است. که اگر خرافه بود دیگر سفارش به آن نمی شد از آنجا که دین اسلام، همیشه از مسائل مثبت، استقبال می کند، از فال نیک نهی نکرده ولی فال بد را به شدت محکوم می کند. پیامبر (ص) تفال (فال نیک) را دوست می داشت و از تطیر (شوم و فال بد) منع می فرمود (طبرسی، 1412ق: ص 350). پیامبر خدا (صل الله علیه و آله و سلم): فال بد زدن شرک است. از ما نیست کسی که فال بد زند یا برایش فال بد زده شود به فال بد دیگران نسبت به خود اعتقاد داشته باشد، پیش گویی کند یا برایش پیشگویی شود جادو کند یا برایش جادو شود به پیشگو و جادوگر مراجعه کند (محمدی ری شهری، 1375: 11482ح).

2-6. تاثیر سحر در زندگی انسان

سحر در زندگی و سرنوشت انسان به عنوان خلیفه ی الهی تاثیر می گذارد من جمله:

1- جدایی بین زن و شوهر: در سوره بقره در آیه ی 102 خداوند متعال می فرماید:« وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»، در این آیه ی شریفه موضوع تعلیم سحر توسط شیاطین به مردم مطرح شده است همچنین از دو ملک به نام های هروت و ماروت نام می برد که برای دفع شر به مردم سحر آموزش می داند تا مردم بتوانند سحر شیاطین را باطل کنند. یکی از تاثیراتی که این سحر می تواند در این آیه اشاره شده، « مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ». جدایی بین زن و مرد است، از ظاهر آیه می توان فهمید که این قبیل سحرها می توانند اثر واقعی داشته باشند البته در برخی اقسام سحر در واقع اتفاقی نمی افتد، بلکه در واقع تصویرسازی ذهنی برای انسان صورت می پذیرد، مانند ماجرای ساحران و فرعون که در مقابل حضرت موسی (ع) قرار داشتند «قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى»، « فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى » تعبیر قرآن این است که « مِن سِحْرِهِمْ» جادو و سحر آنها این گونه به ذهن مردم می آمد و مردم این گونه خیال می کردند این ریسمان ها حرکت می کنند، یعنی در واقع ساحران تصرف در خیال انسان ها کرده بودند و در واقع چیزی اتفاق نمی افتد مثلا در بیابان این گونه القا شود که در اینجا دریا است در حالی که اصلا دریایی وجود ندارد بنابراین اصل تاثیرگذاری سحر قابل پذیرش است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند« کسی که کاری کند بین زن و شوهر جدایی افتد و به طلاق رسد خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت به او باشد و سزاوار است که خدا او را با هزار سنگ آتشین سنگباران کند و کسی که بین زن و شوهر فساد کند ولی به طلاق نرسد غضب و لعنت خدا در دنیا و آخرت به اوست و از نظر کردن به وجه خدا محروم می گردد (شیخ صدوق متوفای، 1368: ص 340).

2- سوء استفاده از سحر: سحر عملی خارق العاده است که گاهی یک نوع چشمبندی و تردستی است و گاه تنها جنبه ی روانی و خیالی و تلقینی دارد. و گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیایی بعضی از اجسام و عناصر از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام میگیرد. ساحران افراد منحرف و دنیا پرستی هستند که اسا کارشان بر تحریف حقایق است و در اغلب موارد از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام، سوء استفاده کرده و بساط خود را پهن می نماید. بدیهی است که افزایش سطح آگاهی های مردم بهترین راه برای مقابله با این گونه امور محسوب می شود. در احادیثی که از پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است سحر به شدت مزمت و از آن نهی شده است. فقهای اسلام به اتفاق می فرمایند یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگری حرام است مگر این که برای ابطال سحر ساحران چاره ای از یادگیری آن نباشد حتی گاهی به عنوان واجب کفایی می بایست عده ای سحر را بیاموزد تا اگر مدعی دروغگویی خواست از طریق آن مردم را اغفال و از آن سوء استفاده کند سحر و جادوی او را ابطال و دروغ او را فاش سازد.

2-7. راههای درمان و ابطال سحر

کسی که دچار سحر شده راه علاج آن سحر نیست زیرا اثر و بدی را با بدی از بین نمیبرند و کفر را با کفر نابود نمی کنند بلکه شر و بدی تنها با نیکی از بین می رود بدین خاطر هنگامی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره ی الشر سوال شد فرمودند:« آن از عمل شیطان است» و النشر ذکر شده در حدیث به معنی از بین بردن سحر از شخص سحر زده با سحر است. به همین دلیل برای از بین بردن سحر آیات و دعاهایی در این زمینه توصیه شده است من جمله:

1- محمدبن عیسی می گوید: از حضرت رضا (ع) درباره ی سحر پرسیدم حضرت فرمود سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر می کند هر گاه تو را سحر کردند دستت را در مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: « بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِیمِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ إِلَّا ذَهَبَتْ وَ انْقَرَضَت».

2- ابن عباس می گوید: لبید یهودی پیغمبر (ص) را سحر کرد و سحر را در چاه بنی زریق انداخت حضرت بیمار شد، در حالی که حضرت به خواب بود دو فرشته آمدند یکی از آن دو کنار سر حضرت و دیگری پهلوی پای او نشست و به ایشان خبر دادند که شما را سحر کرده و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگی در چاه زروان گذارده اند. پیغمبر (ص)، علی (ع) و زبیر و عمار را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را درآوردند و دیدند در آن مقداری مو است با دندان هایی از شانه که 11 گره با سوزن بر آن زده اند در این موقع معوذتین آمد هر گره ای را که می گشودند آیه ای از آنها را می خواندند، حضرت احساس سبکی کرد و برخواست گویا از قید و زنجیر ازاد شده است و جبرئیل می گفت:« بِسمِ اللّه أَرقِیکَ مِن کُلِّ شَی ءٍ یُؤذِیکَ مِن شَرِّ کُلِّ نَفسٍ أَو عَینٍ أَو حَاسِدٍ اللّه یَشفِیکَ بِسمِ اللّه أرقِیکَ».

3- فردی که سحر شده آیات « قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ  إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ  إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (سوره یونس، ایات 81و 82). « موسی گفت آنچه شما آوردید سحر است، مسلما خداوند به زودی آن را باطل می کند که همانا خداوند کردار تبهکاران را به سامان نمی رساند و خداوند حق را به کلمات خود ثابت و پایدار می کند هرچند گنهکاران خوش ندارند» را همیشه همراه خود داشته باشد.

4- این آیه را هفت بار بر سحر شده بخواند « قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخيکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْکُما بِآياتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ» (سوره قصص، آیه 53).

5- صدقه دادن

6- زیاد خواندن سوره های فلق و ناس

7- خواندن آیه الکرسی

پس به طور کلی باید از شر سحر ساحران به خدا پناه برد (طبرسی، 1385: صص 327-326).

 

2-8. حکم سحر در اسلام

سحر حرام است چرا که نوعی جهت گیری به طرف عوامل غیر الهی است و لذا هم فعل ساحر حرام است و هم فعل آن کسی که نزد ساحر می رود هرگز نه رستگار می شود نه نتیجه می گیرد و نه نتیجه می دهد چون حتی ساحران حرفه ای نیز با ضعیف ترین و پست ترین جنیان ارتباط دارند. آیت الله فاضل لنکرانی:«اصل سحر و جادو و مراجعه به ساحر و جادوگری برای این امور حرام است و درآمدی هم که از این طریق کسب شود حرام است ولی معالجه برای بطلان و بی اثر کردن آن اشکال ندارد (لنکرانی، 1386: ص 961). مرحوم فخر المحققین در کتاب ایضاع ادعا کرده است که حرمت سحر و جادو از ضروریات دین اسلام است و هر کس که جادو را حلال بداند کافر است. شهید اول شهید و ثانی (ره) در کتاب مکاسب گفته است که هر چند ما مطمئن به اجماع علماء در این خصوص نیستیم ولی ادعای ضروری دین از چیزهایی است که ما مطمئن به حرمت این عمل می شویم و علماء در همه ی اعصار بر حرمت جادو جادوگری اتفاق داشته اند (شیخ انصاری، 1388: ص 179).

کلینی نقل می کند که عیسی بن شقفی نزد امام صادق (علیه السلام) آمد و عرض کرد: حرفه ی من سحر بوده و در برابر آن مزد می گرفتم و مخارج زندگی ام نیز از همین راه تامین می شده است با همین درآمد حج نیز گزارده ام ولی اکنون آن را ترک کرده و توبه نموده ام آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام علیه السلام) فرمودند عقده و گره سحرا بگشای ولی گره جادوگری مزن (عاملی، 1414ق، ص 105). این حدیث دلالت می کند بر اینکه یاد گرفتن سحر برای باطل کردن سحر بدون اشکال بوده و جایز است.

3. نتیجه گیری

نتیجه ای که از مباحث ارائه شده به دست می آید عبارتند از :

- معنای لغوی سحر به معنای خدعه و فریبکاری است

- سحر در اصطلاح به معنای نیرنگ و خیال پردازی هایی است که حقیقتی ندارد

- ماهیت سحر مبادی غیر واقعی و غیر محسوس است که گاهی مطابق با واقع و گاهی هم مخالف با واقع است

- علومی که کارهای خارق عادت را پی ریزی می کند: سیمیا، لیمیا، هیمیا، ریمیا، و علم اعداد و حروف

- اقسام سحر: سحر طایفه ی کلانی ها، سحر صاحبان تخیل، کمک گرفتن از ارواح، کمک گرفتن از خواص ادویه، تعلیق قلب، سخن چینی

- مصادیق سحر: دعا نویسی، شعبده بازی، هیپنوتیزم، فال گیری

- تاثیر سحر در زندگی انسان: جدایی بین زن و شوهر، سوء استفاده از آن

- راه های درمان و ابطال سحر: خواندن معوضتین، خواندن آیه 82-81 سوره یونس، خواندن آیه 35 سوره ی قصص، صدقه دادن، خواندن آیه الکرسی

- حکم سحر در اسلام: حرمت سحر و جادو از ضروریات اسلام است ولی اگر برای باطل کردن سحر و بی اثر کردن آن است اشکالی ندارد

منابع

-  قرآن کریم

- انصاری، شیخ مرتضی، ترجمه و شرح مکاسب، نشر دار الفکر، قم، 1388.

- اورماند، مک گیل، دائره المعارف هیپنوتیزم، انتشارات جمال الحق، چاپ اول، 1372

- بروجردی، حاج سید ابراهیم، تفسیر جامع، نشر اسلامی، چاپ ششم، قم، 1418ق.

- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، موسسه الوفا، قم، 1393.

- حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، موسسه ی آل بیت، قم، 1414ق.

- حسینی زبیدی واسطی، تاج العروس، قم، 1392.

- خامنه ای، سید علی، اجوبه الاستفتاعات (بالفارسیه)، انتشارات فقه روز، 1395.

- خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، انتشارات انقلاب اسلامی، قم، 1385.

- شیخ طوسی، نهایه، موسسه نشر اسلامی، قم، 1385.

- شیخ صدوق، متوفای اعلام الدین، انتشارات منشور رضی، قم، 1368.

- طبرسی، رضی الدین، مکارم اخلاق، قم، 1412ق.

- لنکرانی، محمد، جامع المسائل، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1390.

- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، انتشارات راه رشد، تهران، چاپ اول، 1389.

- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374.

- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، نشر دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1375.

 

صفحات: · 2

موضوعات: اطلاعیه های مربوط به امور پایان نامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...